منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 629
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 63
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 63
:: بازدید ماه : 5393
:: بازدید سال : 14394
:: بازدید کلی : 369524
نویسنده : عبدالرضا جودکی
چهار شنبه 3 بهمن 1397

بیایید نگاهی هم به خودمان کنیم، جا دارد در این دنیای هزارچهره، جایگاه خود را به خودمان نشان دهیم. مردم با توجه به رفتارمان جایگاه ما را مشخص می کنند، آنها با توجه به رفتارمان به ما نمره می دهند. اولین سئوال از خودمان این است، به عنوان یک فرد دینی در رفتارمان دین را سپهر قرار می دهیم یا اینکه خود را سپهر دین قرار می دهیم، با مشخص شدن جایگاه، شاخص  بهتر مشخص می شود، آیا شاخص  روش دینداری به روش امویان را نشان می دهد یا مسیر علویان را.در رسیدن به جواب خواهشمند است از واژه مصلحت استفاده نکنید تا نتیجه ای صحیح بدست بیاید. 


:: بازدید از این مطلب : 599
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : عبدالرضا جودکی
پنج شنبه 27 دی 1397

آقای روحانی رئیس جمهور محترم در بیست و پنجم دیماه نود و هفت در استان گلستان در جلسه شورای اداری این استان بار دیگر از مشکلاتی سخن گفت که به نظر می‌رسد به خود دولت و تصمیماتی که گرفته است باز می‌گردد. 
شرایط اقتصادی کشور به خاطر برخی تصمیمات و البته سوء استفاده سوداگران بسامان نیست، این نابسامانی‌ها مطلوب دشمنان است و البته برای مردم نیز دردسرساز و مشکل ساز، هدف هم همین است که در میان مردم ایجاد نارضایتی شود، پس از انباشت نارضایتی‌ها به خاطر برخی ناکارآمدی‌ها به اعتراض کشیده خواهد شد، برای جلوگیری از رسیدن نارضایتی به اعتراض وظیفه مسئولین است که تصمیمات اشتباه پیشین خود را اصلاح کنند و امور جاری کشور را سامان دهند. 
آقای روحانی در سخنان خود در جلسه شورای اداری استان گلستان از مخالفت خود با ارز ۴۲۰۰ تومانی خبر داد، تصمیمی که باعث تشدید مشکلات اقتصادی شد و تبعات آن همچنان وجود دارد. 
به گفته آقای رئیس جمهور، این اقدام تصمیم درستی بود، اما درست اجرا نشد، این که چرا درست اجرا شد به عملکرد دولت بستگی دارد، اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به برخی افراد که یا تولید کننده هستند یا وارد کننده و در این مسیر تخلفات گسترده ای هم مرتکب شده اند، نشان ناآشنا بودن از آن افراد و شرکت‌هایی دارد که دلار ۴۲۰۰ تومانی گرفته اند و با اقدامات خارج از تعهدات خود، به مردم، کشور و انقلاب زیان وارد کرده اند. 
به گفته آقای روحانی چنین عملکردهایی در شرایط جنگ اقتصادی که آمریکا علیه ایران شکل داده، خیانت است. تکلیف فرد خائن بر اساس قانون روشن است. شرایط در کشور به خاطر هجمه‌های اقتصادی و سیاسی علیه ایران عادی نیست و در چنین شرایطی خیانت برخی از آنهایی که آقای روحانی به آن اشاره کرده، تأثیر بیشتری بر اقتصاد کشور می‌گذارد. 
رئیس جمهور به چند نمونه اشاره کرده است، از آن جمله عده ای ۱۰۰ میلیون دلار پول گرفتند، ۵۰ میلیون دلار جنس وارد کردند و بقیه دلارها را وارد بازار کردند. 
به چنین افرادی که با اعمال سوداگرانه خود در اندیشه سود نامشروع هستند، چرا باید اعتماد و اطمینان کرد و ۱۰۰ میلیون دلار یا بیشتر در اختیارش گذاشت تا اینگونه خیانت کند؟ 
آیا دولت دستگاه‌های نظارتی زیر مجموعه ندارد تا بر روند این چرخه اقتصادی با دقت نظارت داشته باشد تا اینگونه اتفاقات در اقتصاد کشور آن هم با وجود جنگ اقتصادی علیه ایران، نیفتد؟! 
چرا آقای رئیس جمهور نمی‌تواند از خیانت‌هایی که می‌شود سخن بگوید؟ مانع کجاست؟ مردم و نظام اسلامی نمی‌توانند بپذیرند که چنین افراد خائنی به آسانی تسهیلات دریافت کنند آنگاه به وطن و مردم خود خیانت کنند. چه زمانی مناسب است تا بتوان درباره چنین خیانت‌هایی سخن گفت و آن‌ها را رسوا کرد؟ چه ترسی از افشاگری وجود دارد؟ 
آیا دولت و شخص آقای رئیس جمهور درباره چنین افرادی که اقدامات خائنانه در زمینه اقتصادی کشور مرتکب شده اند به قوه قضاییه گزارش داده و آنها را معرفی کرده است؟ 
آقای روحانی در سخنان خود کُدهایی داده است، اما آیا اکنون برای اقدام علیه این خائنان و سوداگران اقتصادی دیر نشده است؟ 
تا دیر نشده آن‌ها را افشا کنید تا مردم هم در جریان قرار بگیرند، شفاف سازی در این زمینه می‌تواند از فرار چنین خائنینی جلوگیری کند. اگر چنین افرادی را نمی‌توان شاید به خاطر برخی وابستگی‌ها به دست قانون سپرد، مردم می‌توانند آنها را مجازات کنند. 
غفلت از مجازات چنین افرادی که باید به آنها لقب «ناکثین» داد، تخلف بزرگی است که باعث ضایع شدن حق مردم ایران اسلامی می‌شود. 
قوه قضاییه برای برخورد با هر متخلفی با هر نام و نشانی که هست، قاطع ورود کرده، کافی است آنها به دستگاه قضایی معرفی شوند تا در شرایط جنگ اقتصادی با این خائنین برخورد قاطع شود. 
بارها گفته ایم و باز هم می‌گوییم که شرایط جنگی، قوانین خاص خود را دارد و باید بر اساس چنین شرایطی با مفاسد، متخلفین و خائنین برخورد شود. تنها راه این است. 
البته راه اول این است که به هر فرد و مجموعه ای اعتماد نشود و پول بیت المال در اختیار چنین افراد خائنی قرار نگیرد، دقت و نظارت بیشتر لازم است تا از بروز چنین خیانت‌هایی جلوگیری کند، اگر نظارت و بازرسی باز هم ضعیف باشد باید در انتظار خیانت‌های بیشتری از سوی خائنین به مردم، انقلاب و کشور باشیم.

                                                                *                   *                             *

حدود چند ماه پیش ، طرح یک فوریت الحاق دو تبصره به ماده ۱۱۹ قانون آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی در صحن علنی به رای گذاشته شد. در حالی این طرح روز ۱۴ شهریور ماه به رای گذاشته شد که پیش از آن به یکی از سوژه‌های مورد توجه مردم و رسانه‌ها تبدیل شده و مطالبه‌ای عمومی در این باره شکل گرفته بود. حدود ۲۱۰ تن از نمایندگان در موضع‌گیری‌های خود اعلام کرده بودند که موافق آن هستند... اما، نتیجه ماجرا، تاسف‌انگیز، قابل تامل و در عین حال جالب بود.


در روز رای‌گیری یک‌سوم از نمایندگان مجلس غایب بودند. از ۱۹۴ نماینده حاضر تنها ۵۹ تن با فوریت شفافیت آرا اعلام موافق کردند. ۱۰۸ نفر مخالف، ۵ ممتنع و ۲۲ نفر هم اصلاً در رای‌گیری شرکت نکردند. این یعنی تقریباً از هر چهار نماینده‌ای که پیش از این در اظهار نظرهای عمومی گفته بودند موافق شفافیت آرا هستند، وقتی پای عمل به میان آمد تنها یک نفر از آنان به آنچه گفته بودند رای دادند. مسئله روشن و واضح است. موضع‌گیری و اظهار نظر و امضا پای طرح، شفاف است و در معرض سنجش و قضاوت قرار می‌گیرد اما رای‌گیری نه!


وقتی صحنه غبارآلود و غیرشفاف باشد می‌شود خیلی کارها کرد و حرف‌های مربوط و نامربوط را به هم آمیخت و به خورد خلایق داد. یکی از ترفندهای موثر در غبارآلود کردن فضا، دوقطبی کردن ماجراهاست. از سیاست گرفته تا فرهنگ و اقتصاد و رقابت در انتخابات و دیپلماسی و... می‌توان گفت «پناه می‌برم به خدا از بستن دهان منتقدان...» و ادعای بوسیدن دستشان را کرد و هر چند روز یک بار هم به هر بهانه‌ای از آنان شکایت کرد و به دادگاه کشاند. می‌توان ادعای شفافیت کرد و ۷ ماه قانون انتشار عمومی حقوق و مزایای مدیران را پشت گوش انداخت و خم به ابرو نیاورد.

می‌گویند می‌خواهیم با CFT شفافیت بیاوریم. بله! اما برای چه کسی؟ مردم و نهادهای نظارتی خودمان یا دشمن که در این جنگ اقتصادی همچون گرگ به کمین نشسته و منتظر اندک روزنه و نشانه‌ای برای حمله‌ور شدن است؟ کاش دولتمردان و آن ۱۴۳ نماینده مجلس آنقدر که نگران دغدغه و بهانه آمریکا و اروپا هستند، نگران عدم شفافیت برای ملت و نهادهای نظارتی هم بودند که اگر بودند یک لحاف‌دوز بیچاره و سبزی‌فروش بخت برگشته برای کمتر از ۵ میلیون تومان، مورد سوءاستفاده قرار نگرفته و اینک بدهی مالیاتی ۳۰ و ۱۲ میلیارد تومانی نداشتند.


این میزان از ساده‌انگاری سیاسی و ولنگاری مدیریتی عجیب است. ماه‌ها از افتضاح ارز ۴۲۰۰ تومانی که ۱۸ میلیارد دلار از ارز مملکت را به باد داد می‌گذرد اما یکی از آن ۱۴۳ نماینده مدعی شفافیت مالی از دولت سؤال نکردند که چطور و چگونه آن میزان از ارز به یغما رفت. یکی سؤال نکرد آن آقای معاون ارزی سابق بانک مرکزی چگونه بدون یک روز سابقه کاری مرتبط از آمریکا آمد و پشت میز که نه پشت مهم‌ترین سنگر جنگ ارزی کشور نشست. کسی هم نپرسید آن آقایی که بهمن ماه حکم انفصال از خدمتش را دیوان محاسبات صادر کرده بود، چگونه به خدمت (خدمت؟!) ادامه داد و بعد از استعفا حکم مشاور رئیس‌جمهور را گرفت. چرا شفافیت را از پاسخ به این پرسش‌ها شروع نمی‌کنید؟


معضل عدم شفافیت فقط در اقتصاد نیست و فضای سیاسی کشور نیز متاثر از این آفت است. کم نیستند مطربانی که ساز عراق می‌سازند و آهنگ بازگشت به حجاز می‌کنند. تابلوی اصولگرایی در دست دارند و هلیم اصلاحات را هم می‌زنند. طرف ۲۰ سال است سر سفره اصلاح‌طلبان زانو زده و هر روز می‌گوید ما اصولگرایان چنین و چنان! نه اصولگرایی، نه اصلاح‌طلبی و نه اعتدال و خط کشی‌ها و اسامی دیگری از این دست، واجد ارزش و اعتباری ذاتی نیستند و هرکس را باید در ترازوی اعمالش سنجید اما در فضای غبارآلود و غیرشفاف، جایی برای موشکافی نمی‌ماند و هر چه فضا غیرشفاف‌تر، اعتبار سنجش‌ها کمتر. سیاستمداری که بر اساس پیش‌بینی وزش باد، صبحانه را با اصولگرایان می‌خورد و ظهر میل اعتدال می‌کند و شب هوس اصلاحات می‌کند، فرصت‌طلبی است که بیشتر به درد کار در سازمان هواشناسی می‌خورد.

 


:: بازدید از این مطلب : 652
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : عبدالرضا جودکی
یک شنبه 23 دی 1397

ایران باید حقوق بشر را از عربستان یاد بگیرد. حقوق بشر سفارش شده سران لیبرال دمو کراکسی امریکا به دیکتاتورترین و مرتجع‌ترین رژیم‌ بشری که با اره منتقدان را زنده زنده ریز ریز می‌کنند. بوی گند این تفکر مشام هر آزاده ای را اذیت می کند، در فرانسه طرفداران همین تفکر به جان مردم افتاده اند. هر نفسی که خارج از خواسته آنها کشیده شود. خفه خواهد شد.

انگار در مرام ایدئولوژی لیبرال دموکراسی غرب عنصری به نام شرم وجود ندارد. رئیس بزرگترین کشور مدعی مهد دموکراسی مانند آمریکا وقتی در برابر دروغی که در بین سران کشورهای جهان می گوید مورد تمسخر و خنده آنها قرار می گیرد، در مقابل این تحقیر ترامپ رئیس جمهور آمریکا می خندد. 

در پی دخالتهای آمریکا در ونزوئلا رئیس پارلمان ونزوئلا(خوان گوایدو) طرفدار غرب انتخاب نیکلاس مادرو رئیس جمهور قانونی را با تقلب می داند و با این دروغ در کشور ایجاد بحران می نماید و طرفداران آمریکا با این حیله کشور را دچار آشوب و بحران قرار می دهند. این آشوب تا جایی پیش می رود که در بین هواداران خود را رئیس جمهور می خواند به محض شنیدن این خبر ترامپ حمایت هخود را از گوایدو اعلام می نماید و پس از آن رئیس جمهور فرانسه و انگلیس حمایت هود را اعلام می نمایند.

آنچه که باعث حیرت و تعجب است، بی شرمی رئسای جمهور کشورهایی است که مهد دمو کراسی  بر پایه تفکر لیبرالیسم هستند.

سئوالی دارم از کسانی که تعصبات ایدئولوژیک شدیدی  به مبانی لیبرالیسم دارند، آیا این اقایان که با فلفل خوری سران لیبرالیسم عطسه را می کنند و سعی دارند با آسمان ئ ریسمان های عیر واقع کشور را با تصویب لوایح استعماری دو دستی تحویل غرب ردهند


:: بازدید از این مطلب : 719
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : عبدالرضا جودکی
یک شنبه 23 دی 1397

:: بازدید از این مطلب : 598
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 14 دی 1397

انقلاب واژه ای است که دارای مشخصه هایی است که فقط به خودش تعلق دارد. هر چند در تعریف خود، تغییرات اساسی و دگرگونی اجتماعی و اصلاح ساختارهای حکومتی را در بر دارد. مشخصه های این تحولات در انقلابهای مختلف با توجه به توع تغییر و فرهنگ جوامع فرق می کند.

گیدنز  یک جامعه شتاس انگلیسی و مشاور تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلیس می‌باشد در کتاب مبانی جامعه‌شناسی خود در بیان انقلابهایی که در قرن بیستم رخ داده است نامی از انقلاب ۱۹۷۸ ایران نبرده است.


:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 85
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : عبدالرضا جودکی
سه شنبه 13 آذر 1397

عشق موهبتی الهی است که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته است. عشق ذاتیست صِرف و خالص که تحت اسم و رسمی و لغت و وصفی داخل نشود.عشق رنگ پذیر نیست، عشق  پاک و ذلال است و عاری از هر نوع ناخالصی است. عشق را جمعیت کمالات نیز گفته اند زبان به ذکر و دل بفکر و جان به مشاهده ٔ او مشغول دارد.و شکی نیست که محبت و عشق و علاقه پایه و اساس زندگی و بقاء موجودیت عالم است زیرا تمام حرکات و سکنات و جوش و خروش جهانیان بر اساس محبت و علاقه و عشق است و بس . جایگاه عشق قلب پاکی است که منزلگه خالق اوست. عشق تمام زیبائیها را دارد، عشق با زیبائیها معنی پیدا می کند. عاشق در دل خود این سه عنصر را دارد. در غیر اینصورت مدعی عاشقی گرفتار لذت و هوس شده است، چشمان عاشق حقیقی با چشمان عاشق کاذب در دیدن باهم فرق دارند. چشمان عاشق جز زیبائی نمی بیند. 

اگر با من نبودش هیج میلی 

چرا ظرف مرا بشکست لیلی

وقتی لیلی ظرف مجنون را از دوستش می گیرد تا نذری بگیرد، لیلی ظرف مجنون را می شکند، این حرکت برای تمام کسانی که در صف گرفتن نذری بودند، حرکت ناشایستی به چشم می آید ولی در چشم محنون یک نوع زیبایی است.      

  سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم       

   پیش تسبیح ملایک نرود دیو رجیم .

  چه نغز آمد این نکته در سندباد               

 که عشق آتش است و هوس تندباد. 

                 (سعدی )

                                         

 گر عشق حرم باشد         

 سهل است بیابانها   

عشقهایی کز پی رنگی بود               

عشق نبودعاقبت ننگی بود.

            (مولوی) 


:: بازدید از این مطلب : 1110
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : عبدالرضا جودکی
یک شنبه 27 آبان 1397

خدایا، با توجه به عقل، وبینش، دانش و معرفتی که در این سالهای رفته عمر کسب نموده ام، بازهم کمکم کن تا بتوانم در مسیر صالحان قدم هایم را بردارم، جون می دانم نوع زندگی ام که با توجه به شناختی که از این جهان کسب نموده ام بسیار ناقص است، با رحمان و رحیمت مرا کمک کن تا هر روز به آن راهی که تو می پسندی و برای خودم و دیگران سود دارد، نزدیکتر شوم. و با آن ستار و عیوبت عیب های مرا برایم روشن نما تا بتوانم با یاری و کمک تو در اصلاح انها بکوشم. خدایا، هرکس با توجه با نوع دانش و بینش و شناخت خود دنیا را می بیند، مسلما دنیایی که من می بینم با دنیای آنها فرق دارد، کمکم کن تا خودخواه نباشم و انتظار نداشته باشم آنها دنیا را آنطور که من می بینم آنها نیز ببینند. به من کمک کن تا من بتوانم در دنیای انها قدم بردارم و رضایت انها را جلب نمایم، زیرا رضایت انها رضایت تورا نصیب من خواهد نمود.


:: بازدید از این مطلب : 1108
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 11 آبان 1397

در پی نامه سرگشاده آیت الله یزدی به آیت الله شبیری زنجانی بعضی فعالان سیاسی اظهار نظراتی را رسانه ای نمودند، در بیشتر این اظهار نظرها، نه از سر دلسوزی بلکه  بیشتر بوی جناحی و حزبی به مشام می آید. از جمله کسانی که این روزها میل خودنمایی اش بیشتر شده است حناب اقای علی مطهری است که لازم است  در این مورد نکاتی را بعرض این جناب برسانم.

1 – مکاتبه بین این دو بزرگوار، بین دو دوعالم دینی بوده است. آیت الله شبیری یک مرجع دینی است، نه فرد حزبی یا سیاسی که کوچولویی مانند آقای علی مطهری بخواهد از مظلومیت آن عزیز دفاع کند.

2 – طرفداری از آیت الله شبیری نه از راه خیرخواهی کسانی مانند اقای علی مطهری است. بلکه طرفداری از کسانی است که ناخوانده در مهمانی که آیت الله شبیری تشریف داشته است حضور پیداکرده اند، کسانی که اشوبهای خیابانی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی راه انداحتند.

3- آیت الله شبیری زنجانی خود یک عالم دینی است، لازم بداند جواب نامه را خواهد داد،

4 – کلام آخر اینکه، جناب آقای علی مطهری، جنابعالی چندین  باردر روزنامه های اصلاح طلب اظهاراتی را بیان داشته اید، در بیشتر آنها طرفداری خود را از عاملین آشوب های خیابانی سال 88 و سران آنها اعلام نموده اید، آنطور که معلوم است بلبل شما زمانی می خواند که به عاملان آشوب های حیابانی نظر بد داشته باشد، همان کسانی که بچه های بی بصیرت را به حیابانها ریحتند و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر می دادند. ای کاش علی اقا برای یکبار هم که شده نوار پدر شهیدت را گوش می دادی که فریاد می زد، شمر زمان ما اسرائیل است، تا پسر ناخلفی نمی شدی. نصیحت اینجانب به شما این است، علی آقا، اگر دوست داری داد بزنی، بزن عیبی ندارد، منتهی در حریم وظایف شرعی و قانونی که مردم به شما محول نموده اند. ای کاش عربده های تورا بر سر مدیران حقوق نجومی می شنیدیم، ای کاش سر کسی داد می زدی که می گفت: حقوق بگیران نجومی ذخائر انقلابند. ای کاش عربده هایت را زمانی می شنیدیم که با نام طرفداران محیط زیست برای رژیم صهیونیستی اطلاعات جمع آوری می کردند، ای کاش فریادت را سر کسانی می زدی، که با دروغ های خود توانستند رای جمع کنند و هزاران مورد دیگر که خودت بیشتر و بهتر می دانی. ما دوست داشتیم تو مانند پدر شهیدت بودی، که صدایت را برای اسلام و مردم مسلمان که دارند با معیشت خود دست و پنجه نرم می کنند، می شنیدیم.

بازهم علی آقا!!

دعوت آقای مطهری روز سه‌شنبه 18 دی بنا به درخواست وکیل آقای مطهری، نشستی با اینجانب  و اسماعیل بخشی، درخصوص موضوع اقرارهای موکلم، فشار روحی و اذیت  و آزار بدنی در ایام بازداشت، انجام شد.
وی اضافه کرد: دعوت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از موکلم واکنش به دردنامه انتشار یافته در روزهای اخیر از جانب آقای بخشی بود.
اکنون سؤال این است که چرا مطهری حاضر است به دروغ‌پراکنی علیه وزارت اطلاعات - آن هم در حالی که رسما در لیست تحریم‌های اروپا قرار گرفته - بها بدهد اما حاضر نیست سراغ کارگران هفت‌تپه یا برخی کارخانه‌های مشابه برود، و حقوق و مطالبات همین کارگران را از وزرا و مدیران دولتی پیگیری نماید؟ چرا هرگز امثال مطهری درباره واگذاری‌های بی‌ضابطه از دولت سؤال نمی‌کنند؟ چرا این طیف هرگز یک مدیر ارشد دولتی را به خاطر سوءمدیریت اقتصادی زنجیره‌ای که موجب نابودی اندوخته‌ ارزی، و ایجاد رانت و تزریق تورم به معیشت طبقات پایین شد، به شکل جدی مؤاخذه نمی‌کنند اما وقتی چالش و التهاب ایجاد شد، کنار جریان رسانه‌های دروغ‌پراکن ضدانقلاب قرار می‌گیرند؟! 

 


:: بازدید از این مطلب : 1955
|
امتیاز مطلب : 175
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 2 شهريور 1397

۱- رهبر معظم انقلاب بارها بر ضرورت تربیت مدیر تأکید فرموده‌اند. ایشان لازمه مدیریت و موفقیت در هر کاری را سه عنصر اصلی علم، عقل و عزم برشمردند، که تلفیق آنها موجبات موفقیت هرچه بیشتر در کار را فراهم می‌سازد. این فرموده رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی بیانگر این واقعیت است که در نظام اجرایی کشور نیز رعایت این سه عنصر منجر به پیشرفت و موفقیت در نظام مدیریتی کشور می‌گردد. در عرصه داخلی در بخش‌هایی که کشور از پیشرفت‌های شگرف برخوردار بوده است حضور این سه عنصر در قالب مدیریتی منسجم و جهادی موجبات افتخار و اقتدار نظام اسلامی را فراهم نموده است.
۲- در حال حاضر یکی از اصلی‌ترین مشکلات کشور که ریشه بسیاری از نابسامانی‌ها است موضوع سوء مدیریت در برخی از دستگاههای اجرایی کشور است. اگر تمامی امکانات داخلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور فراهم گردد، ولی مدیریتی توانمند، قوی و منسجم اعمال نگردد، بدون شک توانمندیها و امکانات کشور در خدمت مردم و پیشرفت کشور قرار نخواهد گرفت. کما اینکه بارها اعلام شده است که از حیث بودجه و ارز، کشور با هیچ مشکلی مواجه نیست (و حتی شاخص‌های درآمدی کشور از سال گذشته نیز به مراتب بالاتر رفته است) ولی علی‌رغم آن مردم با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ علت این نابسامانی‌ها جز ناتوانی و سوءمدیریت در دستگاه‌های اجرایی کشور نیست.
۳- وقتی به علت سوء مدیریت و فقدان نظارت در بحبوحه جنگ اقتصادی با پرداخت هزارها میلیارد تومان از سرمایه ملی کشور به عنوان تاوان سوء مدیریت صاحبان برخی مؤسسات مالی و اعتباری، شیپور بی‌نظمی جنگ اقتصادی در کشور نواخته می‌شود و جز یکی الی دو مورد حتی اثری از نام و محاکمه آنان نیز شنیده نمی‌شود و به بوته فراموشی سپرده می‌شوند! وقتی فریاد اختلاسهای زنجیره‌ای چندین هزار میلیاردی سر بر آسمان می‌کشد و با افزایش قطر پرونده‌ها به چندین هزار برگ، دادرسی در میان انبوه صفحات پرونده‌ها محبوس و با گذشت سالها حکمی صادر نمی‌شود و سرانجام احکام زمانی صادر می‌شود که اثرات سوء فساد، فضای فکری جامعه را تخریب و موجبات بدبینی مردم را فراهم نموده است! وقتی در میدان جنگ تمام عیار اقتصادی ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور (معادل نیمی از بودجه عمومی کل کشور) که در شرایط کنونی به مثابه مهمات جنگی در مقابله با مشکلات اقتصادی کشور است به علت سوء مدیریت از سرمایه ملی کشور حذف و در میدان بی‌کفایتی مدیریتی رها می‌شود و حتی علی‌رغم دستور کتبی رئیس‌جمهور محترم مبنی بر اعلام اسامی برای پیگیری، همه اسامی اعلام نمی‌شود و حفظ آبروی عده‌ای سودجو، فرصت‌طلب و رانت خوار بر آبروی نظام مظلوم اسلامی ترجیح داده می‌شود! وقتی ۵۷ تن طلا از ذخایر ملی کشور در قالب فروش فله‌ای سکه چوب حراج می‌خورد! (و همه اینها ظرف چند ماه اتفاق می‌افتد! ) وقتی به علت سوء مدیریت هزارها خودرو، تقلبی ثبت سفارش می‌شود و صدها خودرو با کارت بازرگانی یک زن روستایی! وارد گمرک کشور می‌شود و صدایی از مقابله و محاکمه مفسدین از بدنه نظام اجرایی کشور شنیده نمی‌شود! و....سوءمدیریت حداقل واژه‌ای است که می‌توان بر آنها نهاد! این همه ظلم بر سیمای انقلابی وحماسی نظام اسلامی در داخل کشور، در حالی است که نام بلند ایران اسلامی در قله عزت و اقتدار معادلات سیاسی منطقه‌ای و جهانی می‌درخشد و آمریکا و اذناب منطقه‌ای او را به وحشت انداخته است. 
همین جا باید به این واقعیت اشاره و تأکید کرد که اولاً؛ تعداد مدیران فاسد در مقایسه با انبوه مدیران مؤمن و متعهد، بسیار اندک و کم شمار است و ثانیاً، کشورمان از نیروهای کارآمد و توانمند فراوانی برخوردار است که جایگزینی مدیران ناکارآمد و ضعیف را به آسانی ممکن می‌سازد.
مدیری که خون غیرت و شرف و مردانگی شهیدان انقلاب در رگهای او جاری است هرگز اجازه نخواهد داد که غبار سوء مدیریت که ریشه تمام نابسامانی‌هاست بر قامت رشید نظام اسلامی که خار چشم آمریکای جنایتکار است بنشیند. مدیر پرورش یافته مکتب امام خمینی(ره) سینه خود را در برابر گلوله‌های دشمن ستبر می‌کند تا به نظام اسلامی آسیبی نرسد. مدیر انقلابی منافع خود را در عزت و اقتدار نظام اسلامی جست‌وجو می‌کند و مدیر زبون و دنیا پرست به منافع پست و زودگذر دنیا راضی می‌شود.
۴- مدیری که به علت ناتوانی و بی‌کفایتی فضای پاک مدیریتی او که نمادی از نظام اسلامی است به فساد آلوده گردد، ادامه مسئولیت چنین مدیری ظلم به نظام اسلامی و مردمی است که به چنین مدیری اعتماد کرده‌اند. مدیری که در تظاهر به پاکدستی؛ فساد را می‌پوشاند و دم نمی‌زند، مجرم اصلی فساد در آن دستگاه است که می‌بایست مورد محاکمه واقع شود. مدیری که با درایت و تیزبینی و ‌اشراف مدیریتی فساد را شناسایی و به دستگاه قضایی معرفی می‌کند می‌بایست مورد تقدیر و تشویق قرار گیرد. برای خشکاندن ریشه‌های فساد باید نظارت را از درون دستگاههای اجرایی آغاز کرد. بر این اساس مدیر هر دستگاه اجرایی اولین مسئول مبارزه بافساد در آن دستگاه است که در صورت بروز فساد به علت عدم‌اشراف مدیریتی و نظارتی در آن دستگاه به عنوان اولین متهم به دستگاه قضایی معرفی می‌گردد. با گسترش چنین رویه‌ای ریشه فساد از چهره پاک نظام اسلامی زدوده خواهد شد و مدیرانی پاک دست، توانمند، مؤمن و انقلابی در رأس دستگاههای اجرایی قرار خواهند گرفت. در حالی که ریشه عمده فسادها در گمرکات کشور، بانک مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت است آیا تاکنون اقدام اساسی و انقلابی به منظور برهم زدن شبکه‌های فساد و سوء مدیریت و تجدید ساختاری سالم و دربرگیرنده نیروهایی امین و توانمند در این دستگاهها صورت گرفته است!؟ همان‌گونه که رهبرمعظم انقلاب فرمودند با دستمال کثیف نمی‌شود گرد فساد را از شیشه پاک کرد مگر اینکه مردانی پاک دست و انقلابی در میدان مدیریت حضور داشته باشند تا با سرپنجه پاک و توانمند خود غبار مظلومیت را از چهره پاک انقلاب بزدایند.
۵- هرگز نباید اجازه داد به علت بی‌کفایتی مدیریتی، چهره پاک و انقلابی نظام اسلامی توسط مشتی سودجو و فرصت‌طلب و رانت خوار که نقش ستون پنجم دشمن را ایفا می‌کنند به فساد آلوده گردد. باید شجاعانه ریشه فساد را از درون خشکانید و فرصت نداد که بر سیمای پاک جمهوری اسلامی این یادگار امام و شهیدان ذره‌ای از فساد بنشیند. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند برای مقابله قاطعانه با اژدهای هفت سر فساد می‌بایست تمامی دستگاههای نظارتی کشور مشتمل بر وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و نیز سازمان تعزیرات حکومتی، سازمان حمایت از مصرف‌کننده و تولید‌کننده و سازمان بازرسی و نظارت بر قیمتها با همکاری همه ملت، و شجره طیبه بسیج، قدرتمندانه و شجاعانه در برنامه‌ای هماهنگ به جنگ تمام عیار با فساد و بر هم زنندگان نظم اقتصادی کشور برخیزند و قاطعانه و بدور از هر نوع ملاحظه کاری قدرتمندانه با عوامل فساد اقتصادی برخورد نموده و آنان را به قوه قضائیه معرفی نمایند. بر این اساس در پرتو عزمی راسخ و انقلابی دیری نخواهد پایید که اژدهای فساد در قعر گردابی که نیروهای انقلابی کنده‌اند فرو خواهد رفت و گوهر پاک انقلاب نور امید و نشاط را بر چهره ملت ایران خواهند نشاند. چنین حرکت انقلابی مستلزم آن است که دولت محترم همانگونه که رئیس‌جمهور تأکید کرد هیچ خط قرمزی برای مبارزه با فساد قایل نباشد و با میدان دادن به نیروهای توانمند و انقلابی بستر لازم را برای این حرکت انقلابی فراهم نماید. در جایی که به فرموده بنیانگذار جمهوری اسلامی حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، مسامحه و ملاحظه و سوء مدیریت در زدودن غبار فساد از چهره انقلاب خیانت به نظام اسلامی و آرمان شهیدانی است که برای عزت اسلام از بذل جان و مال خود دریغ نکرده‌اند 


:: بازدید از این مطلب : 1078
|
امتیاز مطلب : 125
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
نویسنده : عبدالرضا جودکی
سه شنبه 16 مرداد 1397

 1- توان آینده‌نگری و پیش‌بینی و محاسبه و برآورد، شرط ضروری برای مدیریت است. در پیشگاه عقلانیت و انصاف، مسموع نیست که کسانی، مسئولیتی را برای چند سال بپذیرند و نوبت دوم نیز برای انجام همان کار پا به میدان بگذارند، اما پس از کسب مسند و موقعیت، مسئولیت‌پذیر نباشند و تقصیر خلاف از آب درآمدن وعده‌ها و تعهدات را گردن این و آن بیندازند. هیچ روانشناسی، نام بالغ و با شخصیت، و رشد یافته و مسئولیت شناس را برای چنین افرادی نمی‌پسندد.
2- پوپولیسم افراطی و مشهورات‌زدگی رسانه‌ای درسال 92 یا حتی ابتدای سال 96 به‌گونه‌ای شدید بود که هشدار فراوان درباره نتایج ناگوار راهبرد سیاسی- اقتصادی «آرزواندیش، کم‌تحرک، و متکی به عزم و اراده خارجی»، ولو از زبان صاحب‌نظران اقتصادی ناشنیده ماند. اما اکنون یکی از سران فتنه 88 که در دامن زدن به همین فضای پوپولیستی پیش‌ساخته (وارداتی) نقش داشت، می‌گوید «با وجود تمام اقدامات دولت آقاي روحاني، وضعيت اقتصادي در جامعه ما، وخيم‌ و بحراني‌ است». آیا سال گذشته یا چند سال قبل‌تر، در ذهن عوام جامعه خطور می‌کرد روزی فرا برسد که وعده‌پردازان، به‌جای شعار بی‌نیاز کردن مردم از یارانه و ایجاد رشد و رونق اقتصادی بی‌سابقه بگویند «با وجود تمام اقدامات دولت، وضعيت اقتصادي جامعه، وخيم‌ و بحراني‌ است»؟! برای بسیاری از کارشناسان اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک، چشم‌انداز راهبرد خوش‌بینی مفرط و تکیه به بیگانه کاملا روشن بود اما همان حقیقت قابل پیش‌بینی که حتی تا 8 ماه قبل انکار می‌شد، امروز با ادبیاتی تحریف‌آمیز و مسئولیت‌گریزانه مورد اذعان قرار می‌گیرد.
3- همان فتنه‌گر جفاکار ورشکسته به تقصیر که شجاعت نداشت اعتراف چند باره در پستو (مبنی بر دروغ بودن تقلب در انتخابات 88) را علنا با مردم بازگو و عذرخواهی کند، اکنون نیز حداقل جوانمردی و صداقت را ندارد که بگوید آش شور نابسامانی اقتصادی امروز، دست‌پخت خود ماست. بنابراین می‌گوید « ناكارآمدي حكومت براي حل مشكلات مردم، مزيد بر علت شده است. اعتماد امروز لطمه ديده و در اين مقطع، نقش اصلاح‌طلبان، كليدي است و بايد با ايثار و فداكاري و براي حل مشكلات، از هيچ كوششي فروگذار نكنند». امثال او در حالی که مورد طعن و لعن و اعتراض مردم مغبون قرار دارند، در ادامه، نسخه انحرافی «اعلام عفو عمومي، ايجاد فضاي باز و امن و آزاد سياسي، برداشتن حصر، و آزادي تمام زندانيان سياسي» می‌پیچند؛ انگار که اینجا سومالی و سودان است و جنگ داخلی برقرار است یا مثلا آشفته بازار ارز و سکه و خودرو و مسکن، معطل است که سران به تاریخ پیوسته آشوب 88 (علیه جمهوریت و اسلامیت)، از حصر بیرون می‌آیند یا نه؟!
4- برخی از این مدعیان، غالبا ابزار دست دشمنان برای شکاف‌افکنی در داخل بوده‌اند اما همواره در شرایط فشار دشمن و با استفاده از این تهدید، قیافه میانجی و منجی به‌خود می‌گیرند. آنها در این مقاطع ادعا می‌کنند می‌خواهند مسئله میان مردم و نظام یا حاکمیت با دنیا(ی‌غرب) را حل کنند؛ حال آنکه خود - با عنایت به خیانت در امانت طی حضور چند دهه‌ای در اجزای مختلف دولت و مجلس و حاکمیت- محل اتهام و موضوع اعتراض هستند و نه بخشی از راه‌حل مسائل. آنها ادعا می‌کنند «تا اصلاح‌طلبی و اصلاحات است، مجال و جایی برای براندازی نیست». البته اصلاح‌طلبی و اصلاحات، کلمه مثبتی است و در تئوری، حرف خوبی می‌زنند. اما به تعبیر امیرمومنان علیه‌السلام «کلمه حقی است که از آن، اراده باطل می‌کنند». این اراده باطل و مفسد را در طول سال‌های 76 تا 84 و سپس در فتنه نیابتی سال 1388 و همچنین نفاق این طیف از سال 92 تا به امروز دیده‌ایم.
5- امیر مومنان علیه‌السلام در خطبه 194 نهج‌البلاغه، بیان رسایی درباره مشخصات منافقین دارند که مصادیق آن، دقیقا در روزگار ما قابل شناسایی است «شما را از اهل نفاق برحذر مي‌دارم... دائما در حال رنگ عوض کردن و غوطه خوردن در آشوب‌ها هستند... وصفشان دارو است و سخنشان وعده شفا مي‌دهد و رفتارشان درد علاج‌ناپذير است... در هر راهي، افتاده‌اي را بر خاک هلاکت افکنده‌اند. و براي منحرف ساختن هر قلبي، وسيله‌اي آماده دارند، و براي هر اندوهي ‌اشک‌ها مهیا... براي هر حقي باطلي آماده دارند و براي هر واقعيت راست، عاملي براي انحراف... سخن مي‌گويند و مردم را به شبهه و ‌اشتباه می‌اندازند، توصيف مي‌کنند و باطل را با آن مي‌آرايند و يا حق را با آن تيره و زشت مي‌سازند».
6- طیف نفاق جدید، در مقاطع تصدی مسئولیت، بزرگ‌ترین رانت‌ها را برای خود فراهم کردند اما ژست شفافیت و مبارزه با رانت‌خواری گرفتند. در ادوار مختلف حضور در مسند، مردم را با ‌اشرافیگری و سیاست‌بازی و امتیازطلبی و دهن‌کجی به اولویت‌ها و بزرگ کردن فرعیات، ناامید و ناراضی کردند و سپس با وقاحت، پرچم مخالف‌خوانی و اصلاح‌طلبی بلند کردند. رویکرد ‌اشرافی کارگزاران را برای 8 سال بعدی تداوم بخشیدند، در حالی که در دوم خرداد 76 چنین وانمود می‌کردند که منتقد و معترض وضع موجود دولت هستند! به تعبیر حسین مرعشی، آقای هاشمی شش ماه قبل از انتخابات دوم خرداد، به کارگزاران خط داده بود که سراغ حمایت از خاتمی بروند، اما در افکار عمومی چنین پمپاژ می‌شد که ادامه وضع موجود، یعنی ناطق نوری!
7- پس از واگذاری دولت و در حالی که فاقد کوچک‌ترین مسئولیت رسمی بودند، از وزیر ارشاد تا رئیس‌دولت اصلاحات، به دربار منحوس آل‌سعود تردّد کردند و کمک مالی و رسانه‌ای در پوشش‌های مختلف گرفتند و آن آشوب خیانت آمیز هشت ماهه را علیه جمهوریت و اسلامیت برپا کردند. استارت تحریم‌های جدید را فرستادگان و رابطان همین طیف، ضمن نشست‌های مشترک، به دولت اوباما و وزارت خارجه هیلاری کلینتون و وزارت خزانه‌داری دادند. اگر هم برخی مستقیما درگیر دادن گرای تحریم نبودند، در جبهه و ائتلافی حاضر بودند که یقین داشتند آن جبهه با آمریکا و رژیم صهیونیستی، اقدامات مشترک علیه جمهوری اسلامی طراحی و اجرا می‌کند.
8- عناصر بی‌صداقت، به جای پاسخ در زمین اقتصاد و مدیریت، به زمین بی‌عرض و طول و پر منفذ سیاست (بازی) فرار می‌کنند؛ حال آنکه وقتی وعده‌های فریبنده و عقل زایل کن می‌دادند، نمی‌گفتند نمی‌توانیم و نشدنی است با تاکید می‌گفتند اگر مشکلات قابل حل نبود، وارد گود نمی‌شدند. می‌گفتند چنان تدابیری به کار بسته خواهد شد که 150 میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران به همراه 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی به کشور بیاید و مردم از شدت رونق اقتصادی، نسبت به پول ناچیز یارانه بی‌نیاز شوند. می‌گویند آقای روحانی سکوت را بشکند و «حقایق» را بگوید. کدام حقایق؟! حقیقت این است که دولت چهار ماه -و به عبارتی 8 ماه- اخیر را که وعده داده می‌شد دوره میوه دادن تدابیر است، با تعلل و آزمون و خطا و آسان‌طلبی سپری کرد و عایدی آن، خروج 30 میلیارد دلار ارز از کشور قبل از پایان سال و پول پاشی توام با رانت 30 میلیارد دلار دیگر در سال جدید بوده است. 
همین طور است توزیع رانتی و ناعادلانه 60 تن طلا (7 میلیون سکه) به نصف یا یک سوم قیمت فعلی. پس از پنج ماه آزمون و خطا، و تیتر و عکس‌ها و طرح‌های سوپرمنی رسانه‌های همسو برای معاون اول رئیس‌جمهور که بسته ارزی پنج ماه قبل را معجزه‌ای هم شانه فتح الفتوح برجام تصویر می‌کردند، اکنون همان نسخه ابطال و نسخه قبلی مجددا رونمایی می‌شود. این چنین بود که با وجود ایراد خسارت به اقتدار و اعتبار کشور در برجام، تصور و توهم پانصد تومان یا هزار تومان شدن دلار در جشن‌های کذایی، به شوک قیمتی 10- 12 هزار تومانی ختم شد. حالا کار تعیین نرخ ارز به بازار(!؟) حوالت داده می‌شود. قرار است دست نامرئی آدام اسمیت تعیین قیمت کند؟ تکلیف تورم انتظاری و مصنوعی 40- 50 درصدی که در اثر عملیات دشمن و خوابزدگی و سوء مدیریت برخی خودی‌ها پدید آمد، چه می‌شود که خاطره سوء مدیریت کارگزارانی‌ها در سال 74 و تورم 49 درصدی را دوباره زنده کرد؟
9- حقیقت این است که پنج سال، هر هشدار صاحب نظران را که همین روزها را می‌دیدند و تذکر می‌دادند، دستمایه استهزا و طعنه و هوچی‌گری قرار دادند. حقیقت این است که بخشی از مردم و بازار را به لحاظ روانی به بیرون مرزها وابسته کردند و چوب همین جفای بزرگ را کشور خورد. حقیقت این است که افراطیون غربگرایی که پوست خربزه اتکا به غرب را زیر پای دولت و اقتصاد کشور گذاشتند، یک عذرخواهی بزرگ به مردم بدهکارند اما چون شهامت و بلوغ شخصیت کافی در خود سراغ ندارند، فرافکنی و طلبکاری پیشه کرده‌اند. حق مردم ماست که بدانند چرا نه تنها پنج سال برای نقدینگی تدبیری نشد بلکه برخی مدیران چنان مدیریت کردند که با وجود تزریق رکود عمیق به اقتصاد کشور، با سه برابر شدن نقدینگی و رسیدن به سقف 1600 هزار میلیارد تومان روبه رو هستیم؟ از گذشته مهم‌تر، آینده است. مردم حق دارند بدانند و کارشناسان و رسانه‌ها و نمایندگان مجلس باید مطالبه کنند که پس از این، برنامه دولت در قبال نقدینگی سرگردان و رکود و تورم توامان چیست؟
10- دیروز و دیشب که قرار بود آقای روحانی به تلویزیون بیاید، قیمت ارز اندکی فروکش کرد. الحمد لله. کاش ایشان هر هفته به تلویزیون بیاید تا برخی مدیران تکاپو کنندو بازار به سمت تنظیم و ثبات برود. کاش فاصله گفت‌و‌گوی تلویزیونی دوم بهمن ماه 96 تا 15 مرداد 97 دیگر تکرار نشود که مجری (رشیدپور) بپرسد «چرا دلار 4750 تومان است؟» و آقای روحانی پاسخ دهد «وسط دعوا نرخ تعیین نکنید! دلار 4750 تومان نیست؛ خیلی پایین‌تر است و پایین‌تر هم می‌آید». یا مجری بگوید «پس خیال مردم بابت نرخ ارز راحت باشد؟» و در پاسخ بشنود «بله خیال مردم راحت باشد». کاش قصه هفت ماه تنها گذاشتن مردم با تروریست‌های اقتصادی و مفسدان و رانت‌طلبان زالو صفت، هرگز تکرار نشود.
11- این روزها در حالی که وزیر خارجه آمریکا (رئیس‌قبلی سازمان سیا) ادعا می‌کند «از حق مردم ایران برای اعتراض علیه نظام حمایت می‌کنیم»، «محمد- ف» مشاور 
وزیر نیرو «در امور برنامه‌ریزی راهبردی و توسعه پایدار» هم در نشست هم اندیشی روابط عمومی‌های استان یزد می‌گوید «اعتراض حق مردم است و برای اعتراض مردم، باید ساز و کار مناسب ایجاد شود». سؤال: اگر مسئله رئیس‌سیا و وزیر خارجه آمریکا، و فلان مدیر یا مشاور اجرایی در داخل یکی شود، پس قرار است کدام مدیران و مشاوران به مشکلات و گلایه‌های اقتصادی و معیشتی مردم رسیدگی کند؟! برخی متولیان، گویا خود را مسئول ناراضی و گله مند کردن مردم و سپس، ادعای حمایت از حق اعتراض می‌دانند و نه مسئول خدمت رسانی و گره‌گشایی از مشکلات مردم که ذاتا اقتدارآفرین و امنیت زاست و موجب ثبات ضروری پیشرفت و قطع امید دشمنان می‌شود. این را در مسائل منتهی به حوادث دی ماه و ژست‌های بعدی برخی مدیران مقصر دیدیم. آقای روحانی باید ریشه این نگاه مسئولیت‌نشناسانه را در میان برخی مدیران بخشکاند. این رویکردها اگر برای پوپولیسم تبلیغاتی و انتخاباتی هم پذیرفته باشد -که نیست- مطلقا در مدیریت و تمشیت و تدبیرامور جواب نمی‌دهد. 

محمد ایمانی(کیهان)


:: بازدید از این مطلب : 2078
|
امتیاز مطلب : 120
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 15 مرداد 1397

پدیده تحلیل‌های خیالی

فردای آن شبی که نمایندگان ایران و 1+5 بر سر محتوای سندی که «برجام» لقب گرفت به توافق رسیدند، شبکه مطبوعاتِ همسو، با تیترهای تأمل‌برانگیزی به استقبال آن رفتند: «خلاص شدیم»، «تحریم رفت»، «صبح بدون تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم». حامیان رویکرد سازش و عادی‌سازی رابطه با جهان غرب در رسانه‌های داخلی و خارجی، فضای جامعه ایرانی را به گونه‌ای آراستند که این تصور یا شاید توهم برای مردم به وجود آمد که تحریم‌های قدرت‌های بزرگ حقیقتاً «بالمرّه» لغو شده و به پایان رسیده و آنها در آینده‌ای نزدیک می‌توانند تأثیرات شگرف و نمایان برجام را در سفره معیشت خود سراغ بگیرند.

تصویر آن شهروند ساده‌دلی که با کنار هم گذاشتن اسکناس‌های 1000 تومانی و یک دلاری وقوع معجزه‌ای را در اقتصاد ایران به یُمن توافق هسته‌ای با غرب نوید می‌داد، از جلوه‌های ماندگارِ آن صحنه‌آرایی خیال‌پردازانه و مبالغه‌آمیز رسانه‌ای بود.

اما تحریم‌ها بر سر جایش ماند. اصولاً قرار هم نبود برداشته شود. تنها یک آشنایی اجمالی با الفبای روابط بین‌الملل و سیاست خارجی برای فهم منطق نیاز مُبرم آمریکا به حفظ ساختار تحریم‌ها کفایت می‌کرد. بازی تحریم‌ها تداوم یافت و از لبخند سیاستمداران غربی رونقی عاید سفره جامعه ایرانی نشد و توافقنامه‌ای که «آفتاب تابان»ش می‌خواندند، نتوانست گرمابخش روزگار خزان‌زده صنعتگر وطنی باشد. چشم‌آبی‌های اروپایی هم که گفته می‌شد تشنه کار کردن با ایرانیان هستند، رغبتی برای پذیرش مخاطرات سرمایه‌گذاری در ایران از خود نشان ندادند. آن چند نفری هم که آمدند،‌ بی‌پروا گفتند به مجرد مواجهه با هر اخم و تشر «کدخدا» کار را نیمه‌کاره رها خواهند کرد.

تا این‌که چندی پیش «کدخدا» برخلاف انتظار خوش‌خیالان در مقابل دوربین‌ها قرار گرفت و ضمن تهدید و تحقیر ایرانیان خروج رسمی دولت خود را از برجام اعلام کرد. اما درست فردای همان روزی که ترامپ از برجام خارج شد، باز هم تیترهای شبکه مطبوعاتِ همسو تأمل‌برانگیز و چه‌بسا تحیرابرنگیز بود: «خروج مزاحم از برجام»، «برجام منهای آمریکا»، «برجام پابرجا»، «پایداری برجام».

عجبا همان کسانی که تا دیروز نظام جهان را «کدخدامحور» و «بستن با کدخدا» را آسان‌تر می‌دانستند، حال از بی‌اهمیت بودن خروج آن از برجام و امکان تداوم همکاری با اروپا بدون آمریکا سخن گفتند و باز به این باورِ وهم‌آلود در سطح جامعه دامن زدند که اروپا حاضر است برای حفظ برجام حتی مستقل از آمریکا عمل کند و رویاروی آن بایستد. این قبیل تحلیل‌های خیالی حکایت از آن دارد که گویی بخشی از جامعه ایرانی حتی طبقه روشنفکر و فرهیخته به جای زندگی در جهان واقعی و سروکار داشتن با حقایق عینی، در دنیایی «اَبَرواقعی» آکنده از بازنمایی‌ها و نشانه‌ها و دال‌های مجازی که ریشه‌ای در واقعیات ندارند به سر می‌برند.

اَبَرواقعیت و چیستی آن

حقیقت این است که ما امروزه در عصر به ­‌هم­ریختگیِ مرز میان واقعیت و مجاز روزگار می­‌گذرانیم. امروز تشخیص این­که امری واقعی است یا غیرواقعی برای ذهن انسان به سهولت میسر نیست. چه‌­بسا چیزی که ذهن یک فرد به‌عنوان واقعیتی قطعی و غیرقابل خدشه پذیرفته است، اساساً در عالم خارج رخ نداده و یا لااقل نحوه وقوع آن با روایت مورد پذیرش وی مغایرت داشته باشد. به نظر می­‌رسد مهم­ترین دلیل بروز چنین وضعیتی رسانه‌­ها هستند.

در گذشته‌­های نه چندان دور، انسان بی‌­واسطه با واقعیات بیرونی روبرو می‌­شد و پدیده­‌های جهان را مستقیماً از طریق حواس خود ادراک می‌کرد. اما در دوران کنونی رسانه‌­ها در نقش حلقه­ واسط میان امر واقع و ذهن انسان عمل می‌­کنند. به عبارت دیگر انسان­‌ها از دریچه­‌ایی که رسانه­‌ها فرارویشان گشوده‌­اند به جهان پیرامون می­‌نگرند و فرصت مواجهه­ مستقیم با واقعیات را در موارد بسیاری از دست داده‌­اند. یعنی به‌خاطر گستردگی محیط پیرامونِ انسان متعاقب تحولات شگرفِ مجاری ارتباطی، افراد دیگر نمی‌­توانند شخصاً در جریان وقوع انبوهی از پدیده‌­های حادث در دنیای وسیعی قرار گیرند که شبانه­ روز در حال ارتباط و تعامل با آن هستند بلکه ناگزیرند شرح ماوقع را از زبان رسانه‌­ها بشنوند. بدین ترتیب رسانه­‌ها به مرجع روایتگری واقعیات برای انسان امروز تبدیل شدند و تصویری بازنمایی شده از امر واقع را بر صفحه­ ذهن انسان­‌ها منعکس می­‌کنند.

این شرایط سبب بروز وضعیتی می‌شود که در رویکردهای نشانه‌شناسی و پسامدرنیسم به آن اَبَرواقعیت (hyperreality) می‌گویند. اَبَرواقعیت به‌معنای ناتوانی فرد در تمیز دادن واقعیت از شبیه‌سازی واقعیت علی‌الخصوص در جوامع پیشرفته از لحاظ تکنولوژی است. اَبَرواقعیت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن امر واقعی و امر خیالی آن‌چنان در هم می‌آمیزند که هیچ تمایز و مرز روشنی وجود ندارد که یکی در کجا به پایان می‌رسد و دیگری در کجا آغاز می‌گردد. از میان چهره‌هایی که در این زمینه مباحثی داشته‌اند می‌توان به ژان بودریار، آلبرت برگمن، نیل پستمن و آمبرتو اکو اشاره کرد.

اصولاً برخلاف مدرنیسم که گفتمان­‌ها، فرهنگ، زبان و رسانه­‌ها را بازتاب واقعیات بیرونی می‌­انگارد، از دیدگاه پسا­مدرن، زبان، گفتمان و فرهنگی که در عصر جدید در رسانه­‌ها تجلی می‌­یابند، تعریف ­کننده و سازنده واقعیات و شیوه زندگی و صورت­ بخش همه­ اشکال، روابط و کردارهای اجتماعی هستند.

بودریار در کتاب وانمایی­ها اظهار می­‌دارد که در عصر پسا­مدرن مرز میان واقعیت و وانماییِ واقعیت برداشته می­‌شود و جهان واقع همان جهان شبیه‌سازی­‌ها و وانمایی­‌هاست. به عبارت دیگر جهان پسا­مدرن را باید جهانی اَبَرواقعی دانست که در آن انسان­ها نه با خود واقعیت که با تصاویر و تعابیر واقعیت سر و کار دارند. یعنی تصویر در جای واقعیت می‌­نشیند و مهم­تر، تعیین­ کننده‌­تر و واقعی‌­تر از واقعیت محسوب می‌­شود. برای مثال تصویری که‌رسانه­‌های گروهی از شخصیت سیاست‌مداران به ما عرضه می­‌کنند، بسیار واقعی­‌تر از خود آن­ها به نظر می­‌رسد.

پس در عصر پسا­مدرن معنا و واقعیت رخت برمی­‌بندد و جای خود را به تصویر می­‌دهد که بودریار از این مسئله با عنوان «رژیم تصورات» یاد می‌­کند. به زعم وی سلطه تصورات در جهان امروز آن­قدر گسترش یافته است که امر واقع کاملاً محو شده و دیگر حقیقت، مصداق و علل عینی وجود ندارد. آن­چه ما درباره واقعیت­‌ها می­‌دانیم، همان است که در تصورات رسانه­‌ای ساخته می­‌شود. دکتر محمدرضا تاجیک در این باره می‌نویسد:

«در دنیای رسانه گاه مردم در بازیِ نگاره­‌ها و صورت‌­های خیالی گرفتار می­‌آیند که کم­ترین ارتباطی با یک واقعیت خارجی ندارند. در واقع آنان در جهانی از صورت­‌های خیالی زندگی می­‌کنند که در آن انگاره­‌ها و وانموده­‌ها جایگزین تجربۀ مستقیم و شناخت مصداق یا مدلول یک رویداد شده‌­اند... رسانه‌­ها با انگاره­‌سازی می‌­توانند خالق جهانی «وانموده» (جهانی که در آن مرز واقعیت با غیرواقعیت، حقیقت با غیرحقیقت مخدوش می‌­شود و «هست»ها «نیست» جلوه داده می­‌شوند و بالعکس) باشند.»  

ژان بودریار اَبَرواقعیت را به‌عنوان تولید مدل‌هایی از یک امر واقع بی‌آن‌که ریشه در واقعیت اصیل داشته باشد تعریف می‌کند. اَبَرواقعیت یک بازنمایی و یک نماد بدون وجود مرجع اصیل است. بودریار می‌گوید اَبَرواقعیت از صِرف درآمیختن «امر واقع» با نمادها و نشانه‌های بازنمایی‌کننده آن فراتر می‌رود.

بلکه اَبَرواقعیت شامل خلق یک نشانه یا مجموعه‌ای از دال‌ها است که چیزی را بازنمایی می‌کنند که در حقیقت اصلاً وجود خارجی ندارد. امروزه کار به جایی رسیده است که به زعم بودریار واقعیاتی که در قالب فیلم، عکس یا گزارش­‌های خبری تولید شده‌­اند، بسیار واقعی­‌تر از امر واقع به نظر می‌­آیند و مدل‌­ها و شبیه‌­سازی­ها جایگزین واقعیات عینی می‌­گردند. در این جهانِ اَبَرواقعی، رسانه‌­ها از طریق نمادها و کلمات، پدیده­‌ها و حوادث بیرونی را به شیوه خاص خود معنا نموده و معانیِ برساخته­ خود را به ذهن مخاطبان رسوخ می‌دهند تا از این رهگذر درک آنان از جهان پیرامون را بازسازی کنند.

درنتیجه، برداشت ما از واقعیت دیگر نه محصول تماس مستقیم با محیط خارج از ذهن بلکه محصول ارتباط ما با رسانه است. زندگی انسان­های امروز آن­چنان در رسانه‌­هایی مانند تلویزیون مستحیل گردیده که گاه تمیز دادن میان آن­چه که با برچسب امر واقع بر صفحه نمایش نقش می‌بندد با اصل واقعیت ناممکن می‌­شود. به­‌هم‌­ریختگی مرز واقعیت و مجاز رسانه‌ها را به مرجع تعیین مصداق برای مفاهیم ذهنی تبدیل کرده است.

در این میان، مفاهیمی مانند امنیت، ناامنی یا فروپاشی که ماهیتی سیال و برساخته دارند و بر هیچ مدلول مشخصی در عالم خارج دلالت نمی­‌کنند و رابطه‌شان با مدلول‌ها اعتباری است، بیش‌تر تحت‌تأثیر بازی رسانه‌ها قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر از آن‌جایی که این مفاهیم ذاتاً اجتماعی بوده و نه به خودی خود بلکه در یک فضای بیناذهنی و گفتمانی مفهوم و مصداق می‌یابند، رسانه‌­ها قادرند معانی آن‌ها را تعیین کرده و دال شناورشان را به هر مدلولی که بخواهند مرتبط سازند.

در نتیجه، امروز رسانه‌ها نقشی محوری در ساختن هویت ما و معنابخشی به جهان پیرامونمان برعهده دارند. مردم عمدتاً از طریق رسانه‌ها به فکر کردن دربارة این موضوع که می‌خواهند چه کسی باشند یا چه کسی بشوند اشتیاق می‌یابند. همچنین رسانه‌ها هستند که دستورکاری برای چیزهایی که باید به آن‌ها بیاندیشیم در اختیار ما قرار می‌دهند. رسانه­‌ها به کمک ابزارهای نافذ خود می‌­توانند خلاّق معانی باشند و این معانی را خصوصاً با زبان گویای تصویر برای همه­ مخاطبان از هر ملیت، نژاد و فرهنگی قابل ­فهم نمایند. رسانه‌­ها به ایده‌­ها، تصورات و ادراکات بیناذهنی انسان‌­ها شکل می‌­دهند و لذا قادرند است هر مفهومی را که بخواهند، بسازند و به‌عنوان مفهوم استعلایی با کارکردی جهان‌شمول به سراسر دنیا صادر کنند.

اَبَرواقعیت فروپاشی یک انقلاب

مفهوم اَبَرواقعیت این روزها درباره انقلاب اسلامی و نظام سیاسیِ برآمده از آن به طرز جالبی مصداق یافته است. انقلابی که در آستانه چهل‌سالگی و در اوج فشارها و تحریم‌های بی‌سابقه دشمنانش همچنان مقتدرانه به پیش می‌راند.

این سخن صرفاً یک شعار و توهم پوچ نیست. بارزترین شاهد مدعا، بیش‌فعالیِ بیمارگونه رقبای منطقه‌ای و قدرت‌های جهانی برای از نفس انداختن و زمین‌گیر کردن آن است. سال‌هاست که انبوهی از طرح‌های حساب‌شده را برای تضعیف، انزوا و براندازی ایران انقلابی به اجرا درآورده‌‌اند اما باز هم همه‌جا صحبت از ایران است. دستش‌هایش را محکم‌تر از همیشه بسته‌اند اما باز در واشنگتن و بروکسل و تل‌آویو و ریاض خشمگینانه دندان می‌سایند و از نفوذ کلام و مرامش، برد موشک‌هایش، لشکر نیابتی‌ گوش به فرمانش، سلاح هسته‌ایِ نداشته‌اش و امپراتوری منطقه‌ایِ نساخته‌اش ناله می‌کنند. چه‌بسا مهمترین دلیل خروج ترامپ از برجام نیز همین بود که به چشم خود می‌دید برخلاف پیش‌پندارها با این توافق هم نتوانسته است حرکت پیش‌رونده جمهوری اسلامی را متوقف سازد.

پس این تقلاهای عاجزانه شاید به طور ناخواسته آشکار می‌سازد که آن بیرون واقعیتی عینی به نام ایران قدرتمند وجود دارد. اما فناوری مدرن به صاحبانش امکان می‌دهد که خیالات و رویاهای خود را بلندبلند فریاد بزنند. آن‌قدر بلند که رنگ واقعیت به خود می‌گیرد و مخاطبان و حتی خودشان باور می‌کنند که این مجاز واقعیت دارد.مدتی است که «دگرانِ» انقلاب اسلامی در داخل و خارج، اَبَرواقعیت فروپاشی را برساخته‌اند و آن را در شیپورهای رسانه‌ای‌شان فریاد می‌زنند. می‌گویند ایران در آستانه فروپاشی قرار دارد یا حتی فروپاشیده اما هنوز مکتوم مانده است. می‌گویند سال 97 سال پایان جمهوری اسلامی است و انقلاب خمینی جشن سالگرد چهل‌سالگی خود را نخواهد دید. این اَبَرواقعیت را آن‌چنان واقعی می‌گویند که مردم و حتی برخی نخبگان ما را نیز به تردید می‌اندازد که نکند فروپاشیده‌ایم و خود خبر نداریم!!

این‌جاست که دال‌ها و مدلول‌های برساخته به هم ارتباط می‌یابند، کاه‌ها کوه به نظر می‌رسند و هر آتش کوچکی که در گوشه‌ای از این خاک پهناور زبانه می‌کشد، به نشانه فروپاشی و آغازِ پایان انقلاب تعبیر می‌شود. در این میان آن‌چه که رونق بازار اَبَرواقعیت را دوچندان می‌سازد، اعتیاد رسانه‌ای ایرانیِ امروز است. مردم ما به شکلی افراطی دلبسته رسانه‌های نوین شدند. هر کجا را می‌کاوی، سرها در صفحه گوشی‌هاست و چشم شهروندان بیش از آن‌که واقعیت را ببیند، به دیدن اَبَرواقعیت و مجاز عادت دارد. همین عارضه آن‌ها را تا حدودی زودباور، احساساتی و سطحی کرده است. باید با مِهر دستی بر شانه‌شان بگذاریم و وقتی سر بلند کردند و چشم از صفحه گوشی‌ها برگرفتند بگوییم: برادر! نگاه کن. واقعیت آن بیرون است. انقلاب اسلامی با همه مشکلات و فشارها همچنان مظلومانه و مقتدرانه به پیش می‌رود.

(سعیدی سردبیر عصر اندیشه )

 


:: بازدید از این مطلب : 1917
|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 22 تير 1397

همه  بازان  عجب  ماندند  در آهنگ   پروازم

کبوتر همچو من دیدی که من در جستن بازم


:: بازدید از این مطلب : 2514
|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
نویسنده : عبدالرضا جودکی
شنبه 16 تير 1397

شکی در این نیست که اکثر نهادهای متولد شده در دل سازمان ملل متحد، به اهرم فشار کشورهای زورگو و استعمارگری همچون آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی به علیه کشورهایی که زیر بار زورگویی آنها نمی رود تبدیل شده است. با تصویب اینگونه قوانین مانند مبارزه با تروریسم و پولشویی و حمایت های مالی از تروریست ها که به ظاهر خوب و مورد پسند است، بهانه ای برای کشورهای زورگو می باشد، تا با توسل جستن به این قوانین به کشورهای آزاده ای مانند ایران انگ بزنند و برای خود وجه ای طرفدار از حقوق بشر بگیرند و توسط همان سازمان ملل و شورای امنیت، اینگونه کشورهای مستقل را تحریم، تهدید نمایند.

در ارتباط با تصویب FATF و کنوانسیون‌های وابسته به آن، که داعی «مبارزه با تروریسم و پولشویی حمایت‌های مالی از تروریست‌ها» را دارند! ریل‌گذاری برای تسلیم‌سازی کشورهای مستقل در جنگ اقتصادی است. بهترین ادعای این موضوع رجوع به صحبت ها و نوشته های همان غربی هاست.

در این زمینه می‌توان به سخنان «خوان زاراته» معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانه‌داری ‌اشاره کرد. زاراته برای تبیین بهتر جایگاه FATF در فشار بر ایران، گفته بود: «برای قرار دادن ایران در تنگنا و سخت‌تر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل ایران در FATF نیاز است. برای اینکه ایران از نظام مالی منزوی شود، لازم است با توسل به FATF برای تایید قضاوت‌های بین المللی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند.

دنی گلاسر و چیپ پونسی، دو دیپلمات برجسته در فضای مالی جهانی و متخصص در بحث مبارزه با پولشویی از سوی ایالات متحده یک فرایند مطمئن را در درون نظام FATF گنجاندند که رژیم ایران را تحت نظارت‌های دقیق قرار می‌دهد».
همچنین «ماتیو لویت» که مدیر برنامه مقابله با تروریسم و جاسوسی در «موسسه واشنگتن در امور خاور نزدیک» است، چندی پیش گفته بود: «نظارت‌های FATF بر فعالیت‌های بین‌المللی ایران باید افزایش یابد. یکی از روش‌های تضعیف محور مقاومت و قدرت‌افزائی جنگ‌های نیابتی، گسترش نظارت بر فعالیت‌های بانکی ایران است».

با توجه به اظهارات فوق می توان نتیجه گرفت که در صورت تصویب FATF  ایران متهم به حمایت از تروریسم محکوم می شود زیرا از حزب الله حمایت می کند. از نظر آنها حزبالله تروریسم است و ایران از تروریسم حمایت می کند و بانکهای ایران نیز تحریم خواهد شد، یا سپاه قدس رابه عنوان تروریسم تلقی می کنند زیرا از نیروهای مقاومت حمایت می کند. و هزار بهانه های دیگر برای دشمنی با ایران اسلامی، از آنجا که سازمان ملل هم در چنبره آنهاست، از طریق همین قوانین براحتی از اهرم شورای امنیت سازمان ملل نیز سوء استفاده کرده تا به اهداف اهریمنی خود برسند.

 در این باره بهتر است به صحبت های یک نویسنده و تحلیلگر آمریکایی توجه کنیم.

مصاحبه| نویسنده آمریکایی: جای ایرانیها بودم یک اینچ در برابر بازی آمریکا عقب نمی‌نشستم

«دین هندرسون»، نویسنده و تحلیلگر آمریکایی مسائل سیاسی در مصاحبه‌ای با خبرگزاری تسنیم «کارگروه ویژه اقدام مالی» (FATF) را یک ساختار «نواستعماری» توصیف کرد و از ایران خواست به آن نپیوندد. 

گروه کاری اقدام مالی (FATF) از سال 1989 و زیر نظر گروه هفت کشور صنعتی (G7) ایجاد شد. این گروه، به‌عنوان یک سیاستگذار پرنفوذ مدعی است برای «مبارزه با پولشویی» و «مبارزه با تأمین مالی تروریسم»، دستورالعمل ارائه می‌کند.

این کارگروه اخیراً در بیانیه‌ای ضمن تمدید تعلیق «اقدامات تقابلی» علیه ایران تا اکتبر 2018 به تهران ضرب‌الاجل داد اصلاحات لازم را برای آنچه «همسو شدن با هنجارهای بین‌المللی» خوانده شده به‌اجرا بگذارد. FATF تهدید کرد ایران در صورت خودداری از این اقدام با «عواقب» آن مواجه خواهد شد.

«هندرسون» که نویسنده پنج عنوان کتاب، عمدتاً با محوریت نظام بانکی و نقش آن در نظام سلطه جهانی است در این مصاحبه با تسنیم درباره FATF و اهدافش در خصوص ایران گفت: «همان‌طور که می‌‌دانید کارگروه ویژه اقدام مالی یک ابزار اقتصادی نواستعماری است که من فکر می‌کنم توسط بانکداران و نخبگان بین المللی ایجاد شده است که آنها از آن برای اعمال فشار به ایران استفاده می‌کنند تا کاری را انجام دهند که قادر به انجام آن نبوده‌اند».

وی در ادامه گفت: «من به ایران توصیه می‌کنم که عضو این کارگروه نشود چون اگر این کار را انجام دهد، مطالبات و دست‌آویزهای آنها بیشتر خواهد شد و در واقع این روش این بانکداران است و آنها همیشه بیشتر مطالبه می‌کنند. من دقیقاً نمی‌دانم که عواقب عدم عضویت چه خواهد بود».

«هندرسون» با بیان اینکه «ایران یکی از کشورهایی است که در مقابل بانک‌داران و نظام سرمایه‌داران در حال مقاومت» است تصریح کرد: «وقت آن رسیده است که ما همه موضع‌گیری کنیم و در برابرشان بایستیم و از تصمیم خود کوتاه نیاییم. من به شما می‌گویم که به حرفشان گوش نکنید، به مطالباتشان توجه نکنید و عضو این کارگروه مالی نشوید».

اخیراً روزنامه وال‌استریت‌ژورنال در گزارشی تصریح کرد دولت‌های تروئیکای اروپا (فرانسه، انگلیس و آلمان) که ادعا می‌کنند در تلاش برای حفظ برجام بعد از خروج آمریکا از آن هستند تحقق این هدف را به اجرای قوانین FATF در ایران گره زده‌اند.

«هندرسون» در پاسخ به سؤالی درباره انگیزه‌های اروپا از چنین اقداماتی گفت: «این نیز بخشی از نمایش کابوکی ایالات متحده است که در آن آمریکا خود را به‌عنوان تهدید و "پسر بد" معرفی می‌کند. [آمریکا] بازیگری است که باید تهدید کند و در بخشی دیگر این بانکداران بین المللی هستند که در حال اداره اقتصاد جهانی از زمان امپراطوری رم هستند و در شهر لندن زندگی می‌کنند جایی که همه تصمیمات مالی گرفته می‌شود».

«هندرسون» در یکی از کتابهایش به‌نام «نفت بزرگ و بانکدارانش در خلیج فارس» استدلال می‌کند «الیگارش‌های جهانی» با تلاش برای به‌دست گرفتن کنترل سه کالا یعنی نفت، سلاح و مواد مخدر و همچنین مالکیت بانک‌های مرکزی دنیا به‌دنبال سلطه بر اقتصاد جهان هستند.

او تأکید کرد: «آنها (کشورهای اروپایی) آنجا خواهند نشست و به شما خواهند گفت که "ما دوست شما هستیم و فقط آمریکا پسر بد است..."، این‌ها همه دروغ است زیرا نخبگان اروپایی از آمریکا به‌عنوان یک نیروی مزدور برای حفاظت از منافع بانکی، نفتی، الماس  و قاچاق مواد مخدر خود استفاده می‌کنند».

وی تصریح کرد: «همان‌قدر که به FATF اعتماد ندارم به اتحادیه اروپا نیز اعتماد ندارم، شاید استثنا وجود داشته باشد. باید منتظر ماند و دید که این اتحادیه چگونه عمل خواهد کرد. شاید بشود اعضای اتحادیه را به‌صورت انفرادی قضاوت کرد ولی در بهترین حالت اروپا "پلیس خوب" می‌شود و آمریکا "پلیس بد". آنها سعی می‌کنند شما را  فریب دهند که به FATF بپیوندید و خواهند گفت "اگر عضو شوید ما از شما محافظت می‌کنیم."، این ساختار نواستعماری اقتصادی ریشه در اروپا و بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی در سویس دارد که یک بانک مرکزی برای همه بانکداران اصلی است. این بانک به‌طور مجزا تصمیم‌گیری قضایی انجام می‌دهد».

هندرسون تصریح کرد: «ایران به‌نظر من نماد ارزش‌های خوب همچون عدالت است، ارزشی که پیش این افراد و جهان امروز جایگاهی ندارند. ما در یک بازی شیطانی هستیم که آنها بازیگردان آن هستند. من از موضع شما (ایران) حمایت می‌کنم و  (اگر جای شما بودم) یک اینچ هم عقب نمی‌نشستم و سازش درباره هیچ موضوعی را در زمان کنونی نمی‌پذیرفتم. نسبت به تهدیدها خویشتن‌داری نشان دهید. تهدید کردن کار افراد ضعیف، کشورهای ضعیف و امپراطوری‌های ضعیف است همان‌طور که ترامپ تهدید می‌کند، امپراطوری‌هایی که به آخر خط رسیده‌اند. آنها می‌دانند که افرادی زیاد شبیه ما در سراسر دنیا هستند که وارد بازی آنها نمی‌شوند و سعی دارند به ایران و دیگر کشورهای شریف کمک کنند. آمریکا به مردم خود نیز رحم نمی‌کند. آنها همه را هدف قرار می‌دهند، من و شما را. در واقع، هر کسی را که وجدان دارد هدف قرار می‌دهند. ما باید کنار هم قوی بمانیم و سازش نکنیم. دیگر جایی برای بازی و مذاکره با شیاطین نیست. ما باید خونسرد بمانیم و شرافتمندانه به کار خود ادامه دهیم».

در این رهگذر مسئولین مذاکره با غرب تحت هر نامی باید از زوایای مختلف به نیات آن لویح نگاه کنند تا دوبار از یک سوراخ گزیده نشوندالبته مسئله اصلی آنها  برجام  و   FATF که در جای خود مهم هستند، نیست. از اینها مهم‌تر، شناخت راهبرد و نقشه کلی دشمن است که این محورهای عملیات در متن آن گشوده می‌شود. اگر آن نقشه کلی درست فهمیده شود، دیگر فلان دولتمردان با وجود عبرت برجام و چک برگشت خورده آن، برای تسریع در تصویب لوایح مذکور نامه نگاری نمی‌کنند؛ بلکه خود به این قبیل ریل‌گذاری‌ها «نه» می‌گویند. در ادبیات مقامات آمریکایی و انگلیسی، از این نقشه کلی به عنوان «نُرمالیزاسیون » یاد شده که اسم رمز یک عملیات چند لایه است و برجام و FATF و CFT و پالرمو و سند فرهنگی ۲۰۳۰ و معاهده MTCR و… ذیل آن تعریف می‌شود. بدون درک آنچه در اتاق فرماندهی دشمن می‌گذرد، دقیقاً همان خوش‌بینی بلاوجه که سال ۹۴ نسبت به برجام در میان طیفی از نخبگان دلسوز اما سهل‌اندیش اتفاق افتاد، پدید می‌آید و نقشه عملیات سنگین دشمن، دعوت به صلح و ترک مخاصمه پنداشته می‌شود. یا حجم تروریسم روانی برای رعب‌افکنی چنان بالا می‌گیرد که کوتاه آمدن در مقابل فشار دشمن «مصلحت» انگاشته می‌شود.

مارشال بیلینگزلی دستیار وزیر خزانه‌داری آمریکا که همزمان ریاست FATF هم بر عهده دارد، صراحتا اعلام کرد: تلاش های ما همراه با سوء مدیریت و فساد در اقتصاد ایران هم اکنون به نتایجی دست یافته است و من امروز به کنگره یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی این روزهای ایران را نشان می دهم و این شاخص، ارزش ریال نسبت به دلار آمریکاست. در طول تاریخ تحریم های ایران ما چنین افتی را در ارزش ریال ندیده ایم. ریال ایران اکنون به اندازه یک صد و چهل هزارم دلار معامله می شود {یک دلار معادل ۱۴۰ هزار ریال است}و دو سوم ارزش خود را از دست داده است.

بیلینگزلی در بخش دیگری از این جلسه کنگره گفت: در چارچوب کمیته امور خارجه کنگره خیلی مهم است که در سطح جهان و به ویژه جاهایی که دخالت روسیه و ایران وجود دارد، سفارتخانه های ما نیروی انسانی کامل دارند. معمولا مسئله ای درباره توانایی من برای ارتباط با سفیران تایید شده بعضی از این کشورهای کلیدی وجود ندارد، از نظر تعامل با مجلس کشورها، این ارتباط محلی برای کمک به ماست و همکاری که با بقیه دولت ها و نمایندگان مجلس وجود دارد. تاکید بر ضرورت تشکیل و اجرای رژیم های ضدپولشویی توسط کشورها به شدت مورد احتیاج است. نمی توانم به شما بگویم این کار چقدر اهمیت دارد. قبلا هم اشاره کرده بودم که شرکت های پوششی زیادی در پاناما وجود دارد. در بقیه کشورها مانند لتونی و قبرس نیز وضعیت به همین صورت است. آنها نیاز به کمک و تشویق دارند. در رابطه با اختیارات اضافی، خوشحال میشویم که با کمیته کنگره کار کنیم. من در جلوی کمیته کنگره شهادت داده ام در مورد اینکه می توانیم برای اطلاعاتی که منجر به تشخیص حساب های بانکی مشکوک و دیگر ابزارهای ارزشمند در راستای مقابله با تامین مالی تروریسم می شود، جایزه پیشنهاد دهیم. اقدامات این چنینی می تواند مفید باشد. یک نکته کلیدی برای حفظ فشار، به نظرم این نکته خوبی است که ما کارهای خود را بهتر است در چارچوب همکارهای چندجانبه پیش ببریم. البته همه جا اینگونه نیست و بعضی مواقع ما مجبوریم برای حفظ منافع مان به تنهایی عمل کنیم. اما ایران دقیقا جایی است که نیاز به همکاری گسترده داریم. ما در واقع از حمایت تمام شش کشور عضو شورای خلیج فارس برای تحریم شورای رهبری حزب الله برخوردار بودیم. چنین چیزی سابقه نداشته است و کار خیلی بزرگی است و ما از حمایت کشورهای خلیج فارس برای مقابله با ایران تشکر می کنیم.

 گفتنی است مارشال بیلینگزلی در جلسه کنگره آمریکا در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۷ (۹ آذر ۱۳۹۶) یعنی دقیقا یک روز بعد از اعلام وصول لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم در صحن علنی مجلس شورای اسلامی هم صراحتا در پاسخ به یکی از نمایندگان کنگره آمریکا تاکید کرده بود که برای حفظ فشارها به ایران و جلوگیری از دور زدن تحریم‌های آمریکا توسط کشورمان بخصوص سپاه، ضرورت دارد ایران قوانینی درباره مقابله با تامین مالی تروریسم و پولشویی تصویب و اجرایی کند. 

 

 


:: بازدید از این مطلب : 1933
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 11 تير 1397

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم


:: بازدید از این مطلب : 1210
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 1 تير 1397

مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و معلمان:

مسئله هسته‌ای را به شکلی که مخالفان ایران می‌خواستند قبول کردیم و زیر بار رفتیم اما دشمنی آمریکا و بهانه‌گیری آنها تمام نشد.

آمریکایی ها نوکرانی می‌خواهند که مانند برخی حکام کشورهای منطقه فقط اطاعت کنند اما جمهوری اسلامی عزت خود و ملت ایران را به رخ آنها می‌کشد و این عظمت و سرافرازی برای آنها قابل تحمل نیست.

گر فردا اعلام کنید که دیگر موشک تولید نمی‌کنیم یا برد آنها را محدود می‌کنیم این مسئله تمام می شود، اما حتماً یک بهانه و قضیه دیگر را مطرح می‌کنند چرا که دعوای آنها با ما بنیادی است و آمریکا با اصل جمهوری اسلامی مخالف است.

 

آنها می خواهند نظام را نابود و مجدداً بر ایرانِ دارای ذخایر مهم و موقعیت راهبردی حکم‌فرمایی کنند.

اینها گاهی در حال لبخند، خنجر را در سینه طرف مقابل فرو می‌برند و با تعریف و تمجید ظاهری و این که ما می‌دانیم شما قرارداد را به هم نمی‌زنید، اهداف خود را دنبال می‌کنند.(97,2,19)


:: بازدید از این مطلب : 1930
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 18 خرداد 1397

 آنچه که بعد از هزار و چهارصد سال از دل قرآن و عترت بار و منزلت معرفت را در میان مسلمانان به یادگار گذاشته است، مرقد و بارگاه امامزادگانی است که در جای جای خاک ایران اسلامی وجود دارند. این مکانهای مقدس در گوشه کنار میهن اسلامی با دلهای پر از شور و شوق، عشق و محبت مردم دارای عقد و اخوت ماندگار و نا گسستنی است. در این دوران پر درد و بیگانگی و چند رنگ،این مکانهای پر از سر دلدادگانی است، که در آنجا مردم هر دیار در پای زره مقبره آن بزرگان، دل های خسته شان را به آنها می سپارند و آرام می گیرند. آرامش روح بخش این مکانها را نمی توان در جای دیگر جستجو نمود. این بزرگان  همان علویانی بودند که خلفای اموی و عباسی برای سر آنها جایزه می دادند، تا عدالت و ظلم ستیزی که از جدشان امیر المومنین علی علیه السلام آموخته بودند به گوش مردم نرسد. به همین خاطر است اکثر این امام زادگان بدست مزدوران اموی و عباسی شهید شده اند، امروزه نیز سرکردگان استکبار به خاطر خوی مستکبری شان و آموزه های تفکر لیبرالیستی که برای آنها هدف وسیله را توجیه می کند، به شکل نو و جاهلیت مدرن در پی خاموش نمودن مکتب علوی و عدالت علی (ع) همراه با  ظلم ستیزی آن بزرگواران هستند، حمله امروزه اصحاب دقل و کفر جهانی با تکنولوژی پیشرفته و استفاده ازکارشناسان خبره توسط شبکه های مجازی، اینترنت، فیلم، جهل اخبار، ایجاد شبهه در دل جوانان حاکی از مبازره ای بی امان با راه و تفکر این امامزادگان دارند تا بتوانند شعله عشق و محبت مردم را از دل آنها بگیرند. تفکر امویان و عباسیان به شکل کلماتی نو و جدید با همان هدف مشترک سود و لذت از سوی سران استکبار دنبال می شود. در دنیای کنونی تنها تفکر شیعه است که در مقابل زیاده خواهی های استکبار قد علم کرده و به عنوان یک افتخار الهی مایه مباهات برای جوانان شیعه در تمام دنیا خود نمایی می کند. عقلانیت تجربه گرا غربی که وحیانیت را در قالب علم خود جدا نموده است، امروزه با دردسر ی عظیم روبروست که نمی تواند جوابگوی مردم کشور خودشان باشند که اخلاق و معرفت را دوست دارند تا در زندگی خود مشاهده کنند، اکثر مردم به نهیلیسم (پوچ گرایی)گرفتارند، این تفکر تمام قد با زیبا شناسی مخالف است، زیبایی که با روح انسان اجین است، این تولید ضد زیبایی، زائیده عقلانیت خردگرای غربی است که در برابر این مردم نمی تواند جوابگو باشد.

آنچه که بشریت از عقلانیت غربی بهره برده است، سود و لذتی است که چشم انداز لیبرال دموکراسی غرب به آنها ختم می شود.  عقلانیت غربی در راه تجزیه و تحلیل تجربی معادلات خود را حل می کند. به همین خاطر نه قدرت توانایی آنرادارد در حوزه معرفت وارد شود و نه می تواند با عقلانیت تجربی در آن دیار خود نمایی کند. اگر خروجی این تفکر بشری بریده از وحی را در چند دهه گذشته مورد بررسی قرار دهیم، می بینیم که چطور بشریت از این عقلانیت ضربه خورده است. بمباران اتمی در شب ظلمانی که ساکنینش در خواب بودند، به دو شهر هیروشیما و ناکازاکی، کشتن هزاران انسان بیگناه در ویتنام، به خاک و خون کشیدن زن و بچه بی گناه در افغانستان  و عراق، زائیدن مولودی حرام به نام داعش برای کشتار مسلمانان در عراق و سوریه و دیگر کشورهای اسلامی، و تخریب کلیه زیر ساختارهای آن کشورها. قتل عام فرقه داودیان،روزی که در واقعه واکو آمریکا 76 نفر راسوزاندند. یکی از بحث برانگیزترین وقایع تاریخ ایالات متحده است که برخی معتقدند لکه ننگی در تاریخ حقوق بشر آمریکا محسوب می شود.شاخه داویدیان یکی از شاخه‌های دین مسیحی و منشعب از کلیسای ادونتیست است.  دولت فعلی ايالات متحده آمريکا (دونالد ترامپ) با تقويت دو جريان تکفيري در بین کشورهای اسلامی و راست افراطي نژادپرستانه در اروپا، مقابله با جريان‌هاي اصيل اسلامي و خصوصا شيعي را در دستور کار قرار داده است. همان کاری که حاکمان اموی و عباسی برای مبارزه با علویان کردند.


:: بازدید از این مطلب : 2682
|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 14 خرداد 1397

«آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئيس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخ‌نشینی بیرون برود و به کاخ‌نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می‌شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‌نشینی پیدا کنند- خدای نخواسته- و از این خوی ارزنده کوخ‌نشینی بیرون بروند، آن روز است که برای این کشور باید فاتحه بخوانیم... ما از این کاخ‌نشین‌ها خیلی صدمه خورده‌ایم...»(صحیفه امام، جلد 17 ص 371 تا 384)


:: بازدید از این مطلب : 2163
|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 11 خرداد 1397

تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می‌شود.تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی‌ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها به‌طور گزینشی بیان و بازنمایی می‌شوند (درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف‌گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده‌است. افزون براین، پروپاگاندا می‌تواند در شکل یک نبرد و جنگ‌افروزی سیاسی نیز تلقی شود.

دروغهای وقیحانه سیاسی برای فریب افکار عمومی (تبلیغات سیاسی) در علوم اجتماعی و سیاسی اصطلاحا" پروپاگاندا نامیده میشود. این تبلیغات فریب دهنده گونه ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می شود. تبلیغات سیاسی دروغین، شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات ناجانبدارانه، در اصلی ترین معنای خود، دادن اطلاعات غلط یا نیمه درست (یک دروغ کامل!) با هدف نفوذ و فریب یک مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت ها به طور گزینشی بیان و بازنمایی می شوند(درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه وخردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده است. افزون براین، پروپاگاندا می تواند در شکل یک نبرد و جنگ افروزی سیاسی نیز تلقی شود.

کاریکاتور زیر بک پروپانگدای کاریکاتوری است. 

 

ترس از کمونیست پوستر، یک اروپایی آنارشیست را به صورت یک هیولا نشان می‌دهد که قصد دارد مجسمه آزادی را خراب کند.


:: بازدید از این مطلب : 2905
|
امتیاز مطلب : 115
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
نویسنده : عبدالرضا جودکی
سه شنبه 8 خرداد 1397
رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان:
 
رهبر انقلاب «درست نفهمیدن مسائل کشور و انقلاب»، «درست نشناختن محیط»، «اشتباه گرفتن جبهه دوست و دشمن» «بی ارادگی، تنبلی و بی صبری» «سرگرم شدن به مسائل و بهانه‌های اختلاف انگیز و ویران‌کننده»، «درگیر حاشیه‌ها شدن»، «تزریق ناتوانی و نومیدی به جامعه»، «القای مردمسالاری واقعی ایران به عنوان دیکتاتوری»، «تحریف حقایق تاریخی از جمله درباره رژیم فاسد، وابسته، دیکتاتور و بشدت ضعیف ستم شاهی»، «کوچک جلوه دادن پیروزی‌ها و برجسته کردن نقاط ضعف» و «کارشکنی و تحریم» را از جمله موانع درونی و بیرونی تحقق آرمان‌ها برشمردند

:: بازدید از این مطلب : 2145
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 4 خرداد 1397
برگی از بیانات رهبری؛

آزمون بزرگ عزت

رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۳۹۷/۰۲/۱۹ فرمودند: امروز مسوولین کشور در معرض یک آزمون بزرگند؛ آیا حفظِ عزّت و اقتدارِ این ملّت عزیز را خواهند کرد یا نه؟ باید عزّت این ملّت تأمین بشود، منافع ملّت باید تأمین بشود به معنای واقعی کلمه.

حال، تجربه‌ی برجام و تجربه‌ی خباثت‌ها و بدعهدهای آمریکا و اروپایی‌ها در دو سه سال گذشته، در مقابل چشم مسئولین قرار دارد. روزها و هفته‌های آینده نیز "آزمون عزت" مسئولین کشور است. «مسئله بسیار حسّاس است. امروز مسئولین کشور در معرض یک آزمون بزرگ‌اند؛ آیا حفظِ عزّت و اقتدارِ این ملّت عزیز را خواهند کرد یا نه؟ باید عزّت این ملّت تأمین بشود، منافع ملّت باید تأمین بشود به معنای واقعی کلمه.»(۱۳۹۷/۰۲/۱۹) باید بخاطر داشت «ملت‌ها آن وقتی گرفتار می‌شوند که عزت نفس خودشان را از دست بدهند؛ آن وقتی به‌رایگان نوکری دیگران را قبول می‌کنند که ارزش خودشان را فراموش کنند.»(۱۳۹۰/۱۲/۰۳) برعکس، «آن ملتى به عزت و سربلندى دست پیدا مى‌كند كه با شجاعت وارد میدان بشود، كار را تعقیب كند و هزینه‌هاى آن را هم با رشادت تمام بپردازد.»(۱۳۸۷/۰۲/۱۱) آیا مسئولین کشور، سربلند از این آزمون درخواهند آمد؟


:: بازدید از این مطلب : 2315
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 4 خرداد 1397

بیست‌وهفتم مهرماه ۹۴، زمانی که قرار بود رهبرانقلاب توافق موسوم به برجام را تأیید کنند، با فهم درست از تجربه‌ای که از بدعهدی مقامات آمریکایی داشتند، در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور، شروطی برای آن تعیین کردند. در آن نامه رهبر انقلاب تصریح کرده بودند که متن برجام دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه، ‌می‌تواند به "خسارت‌های"بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود و بنابراین برای صیانت از آن لازم است که از آمریکایی‌ها «تضمین قوی» گرفته شود. یکی از آن‌ها «تضمین‌ مکتوب از رییس‌جمهور امریکا درخصوص لغو تحریم‌ها بود.»(۱۳۹۴/۰۷/۲۹) اما متأسفانه آن تضمین گرفته نشد و راه برای نقض‌های مکرر برجام و ماندن تحریم‌ها باز ماند.


در روزها و هفته‌های اخیر که زمزمه‌ی تداوم برجام بدون آمریکا توسط برخی مسئولین و رسانه‌ها مطرح شده است، رهبر انقلاب اگرچه مانع آن نشدند، اما باتوجه به تجربه‌ی گذشته، هفت شرط را برای ادامه برجام با اروپا، به‌منظور راه صیانت و حفاظت از منافع ملی مطرح کردند. براین اساس، سه کشور اروپایی باید به طور واقعی تضمین بدهند:
۱. «سکوت خود در برابر نقض برجام توسط آمریکا را جبران کنند.»(۱۳۹۷/۰۳/۰۲) زیرا آنچه در گذشته دیده شد این بود که این سکوت مانع از آن شد که حتی توافقات روی کاغذ اجرایی شود و شرکت‌های خارجی به دلیل آنچه ترس از ناپایدار بودن برجام اعلام می‌کردند حاضر به سرمایه‌گذاری در ایران نبودند. اگر اروپاییان آن روز در مقابل آمریکا می‌ایستادند آمریکا احتمال اینکه از اقدامات خصمانه خود ناچاراً  دست بردارد زیاد بود. هنوز از خاطرها نرفته است که اوباما بعد از برجام اعلام کرد اگر این قرارداد امضا نمی‌شد اروپا دیگر حاضر به همراهی در تحریم‌ها نمی‌شد.

۲. «قطعنامه‌ای علیه آمریکا در شورای امنیت ببرند که آمریکا ناقض قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ است».(۱۳۹۷/۰۳/۰۲)طبق قطعنامه‌ی۲۲۳۱  که با امضای برجام در سازمان ملل تصویب شد قرار بود که هر شش قطعنامه‌ی قبلی که علیه ایران صادر شده و منجر به تحریم‌های وسیع در رابطه با موضوع هسته‌ای علیه این کشور شده بود را ملغی کند اما در عمل، هم اوباما و هم ترامپ در موارد مختلف این قطعنامه را شکستند. بعد از صحبت‌های پمپئو، وزیرخارجه‌ی آمریکا در بنیاد هریتیج در خصوص لزوم وضع تحریم‌های جدید درباره‌ی ایران، اهمیت این تدبیر رهبر انقلاب بیشتر خود را نشان می‌دهد. در حوزه‌ی بین‌المللی نیز این کار باعث می‌شود آمریکا در مقابل جامعه‌ی جهانی قرار گیرد.  

۳. «بحث موشکی و حضور جمهوری اسلامی در منطقه را مطرح نکنند.»(۱۳۹۷/۰۳/۰۲) ترزا می، مرکل و مکرون در جاهای مختلف درباره‌ی این دو موضوع صحبت کرده‌اند. همین موضوع را هم پمپئو و ترامپ مطرح کرده‌اند. اروپا در مذاکره با ایران برای حفظ برجام باید بداند از جایگاه وکیل آمریکا نباید وارد مذاکره شود.

۴و۵و۶و۷ «با هرگونه تحریمی علیه جمهوری اسلامی مقابله کنند.» «نفت ایران به قدری که جمهوری اسلامی می‌خواهد به فروش برسد.» «بانک‌های اروپایی انتقال وجوه مربوط به تجارت با جمهوری اسلامی را   انجام دهند.» «اگر در پاسخگویی به این مطالبات تعلل کردند، حق ما برای آغازکردن فعالیت‌های تعطیل شده‌ی هسته‌ای محفوظ است.»(۱۳۹۷/۰۳/۰۲)

در طی سال‌های اخیر به بهانه‌هایی چون تحریم سوئیفت، بانک‌های ایرانی، بانک مرکزی و جریمه‌های مالی دولت ایالات متحده، بانک‌های اروپایی از ارائه‌ی خدمات به دولت و تجار ایرانی ممانعت می‌کردند که همین سبب عدم ورود جریان پول حاصل از تجارت با ایران می‌شد و اثرات اقتصادی متعددی چون رشد پایه‌ی پولی، کاهش قدرت خرید و کاهش ارزش پول ملی، ضعف تأمین سرمایه‌ی مالی و... را در پی داشت، لذا بانک‌های اروپایی باید تجارت با جمهوری اسلامی را تضمین کنند و به بهانه‌هایی چون تحریم‌های آمریکا و... منافع تجاری ایران را دستخوش بازی آمریکایی‌ها قرار ندهند.
 

واضح است که جمهوری اسلامی با هدف لغو تحریم‌ها برجام را امضا کرد. قرار نبود و نیست که برجام وسیله‌ی فشاری بر ملت و دولت شود و با آن اقتصاد را معلق و دولت را در برزخ قرار دهند. این ۷تضمین با حفظ حق هسته‌ای و منافع ملی در مقابل تحرکات آن دست چدنی است که از دستکش مخملی درآمده است و رسما اعلام مبارزه برای براندازی می‌کند.


:: بازدید از این مطلب : 2015
|
امتیاز مطلب : 120
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 4 خرداد 1397

همه ساله در ايام ماه مبارك رمضان شركت‌ها ، سازمان‌ها ، وزارتخانه‌ها و موسسات دولتي و نهادهاي عمومي غير دولتي با برپايي ضيافت افطاري ضمن استفاده از امكانات دولتي اعم از جا و مكان و بودجه و نيروي انساني ؛ مبالغ ميلياردي را از اين باب بر بودجه كل كشور تحميل مي‌نمايند كه وجهه شرعي و قانوني آن با توجه به موقعيت اجتماعي مدعوين زير علامت سوال است و حداقل مبهم و شبهه‌ناك به نظر مي‌رسد. مجلس در اقدامي قابل تقدير در قانون بودجه سال 97 كل كشور براي پايان دادن به چنين روالي و ابهام‌زدايي از اذهان حكم آ‌مره منعي را به شرح زير وضع كرد:
تامين هزينه افطاري كليه دستگاه‌هاي اجرايي مندرج در ماده پنج  قانون مديريت خدمات كشوري (1) از هر محل از جمله بودجه كل كشور ، اعتبارات عمومي و اختصاصي ، منابع داخلي ، اعتبارات خارج از شمول و منابع حاصل از صرفه‌جويي به هر ميزان و به هر نحو مطلقا ممنوع است.(2)
بدين ترتيب در سال 97 به موجب اين ممنوعيت قانوني هيچ دستگاه دولتي به هر نحو و از هر محل و به هر ميزان مطلقا حق برگزاري مراسم افطاري را ندارد. اما در اقدامي عجيب نهاد رياست جمهوري كه بايد عملكردش سرمشق ديگر دستگاه‌هاي اجرايي باشد. بدون توجه به اين ممنوعيت و به صورتي تابوشكنانه اين ممنوعيت قانوني را ناديده گرفته كه در پنجمين روز از ماه مبارك رمضان اين ممنوعيت را براي خود جواز و مجاز دانسته  توجه و تدقيق در مراتب زير مويد اين ادعاست.
1- طي كارت‌هاي نفيسي مزين به عبارت الهم لك صمنا و علي رزقك افطرنا و ارسال آن به صدها نفر از اساتيد دانشگاه‌ها و پزشكان ضمن تبريك ماه رمضان از آنها دعوت شده تا در ضيافت افطار با حضور رئيس جمهور شركت كنند.
2- در ذيل كارت دعوت امضاء رئيس دفتر رئيس جمهور جناب آقاي واعظي مشاهده مي شود زمان ضيافت دوشنبه 31/2/97 و مكان سالن اجلاس سران كشورهاي اسلامي است.
3- بر اين اقدام مغاير با قانون در نهاد رياست جمهوري در دو بخش تاملات زير وارد است اول آنكه چاپ كارت تبريك حلول ماه ضيافت و ارسال بخوانيد انتشار آن براي مدعوين كه قطعا هزينه در بردارد در مغايرت با ماده واحده قانوني ممنوعيت وزارتخانه‌ها و موسسات و شركت‌هاي دولتي از چاپ انتشار نشريات غيرضرور مصوب سال 65 قرار دارد . دوم آنكه محتواي كارت دعوت چاپ شده كه دعوت به مهماني افطار است كه با منع قانوني مندرج در تبصره قانوني بودجه 97 كل كشور در تضاد قرار گرفته است .
4- ممنوعيت مندرج در قانون مأخر (تبصره بودجه) ساير قوانين و مقررات موضوعه مغاير را لغو و هر قانون مقدم يا با مقررات مقدم از جمله آيين نامه پذيرايي‌هاي عمومي موضوع تصويب نامه 22357 مورخ 8/6/71 را از اين باب ملغي‌الاثر كرده است.
5- اين دعوت بر اساس مفاد چاپ شده روي كارت هاي نفيس دعوت فقط مربوط به اساتيد دانشگاه و پزشكان بوده كه در مورخه 31/2/97 براي ضيافت افطار به سالن اجلاس سران دعوت شده‌اند به نظر مي رسد با دعوت از ساير گروه‌هايي همچون هنرمندان ، وكلا و حقوق‌دانان ، ورزشكاران، اصحاب جرايد و .... هزاران نفر ديگر در روزهاي باقي‌مانده ماه مبارك رمضان هزينه‌هاي بسياري برخلاف قانون بر بودجه نهاد رياست جمهوري و بيت المال تحميل كند. بودجه‌اي كه كفاف يك مهماني مراسم تحليف را ندارد و بيش از 12 ميليارد تومان هزينه پيش‌بيني نشده داشت هزينه هاي پيش‌بيني شده‌اش چند ميليارد تومان بود، خدا مي‌داند.
ختم كلام ؛ وقتي ممنوعيت قانوني براي امري وضع شد و مجلس تصويب كرد و شوراي نگهبان  هم تاييد نمود لازم الاجرا براي كليه دستگاه‌ها است اگر قرار باشد در صدر دستگاه‌هاي اجرايي يعني نهاد رياست جمهوري از اين ممنوعيت تمكين نكند و ديگر دستگاه‌ها از آن تأسي جويند، مي شود ضرب المثل سعدي عليه الرحمه در اين باره كه فرمود:(3)
اگر زباغ رعيت ملك خورد سيبي 
براورند غلامان او درخت از بيخ
 به پنج بيضه كه سلطان ستم روا دارد
زنند لشكريانش هزار مرغ به سيخ
پي‌نوشت :
(1)-  ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری - دستگاه اجرايی : کلیه وزارتخانه‌ها، مؤسسات دولتی ، مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی ، شرکتهای دولتی و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است از قبیل شرکت ملی نفت ایران ، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران،‌بانک مرکزی، بانکها و بیمه‌های دولتی، دستگاه اجرائی نامیده می‌شوند.
(2)-  بند "و" تبصره 20 قانون بودجه سال 1397
(3)-  گلستان سعدي-حكايت 19

روزنامه رسالت(انبارلویی)


:: بازدید از این مطلب : 2208
|
امتیاز مطلب : 115
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 7 ارديبهشت 1397

در اوایل پیروزی انقلاب عده ای سوار بر موج انقلاب شدند و در صف مقدم بر اساس شور انقلابی فعالیت می کردند. حقانیت و شفافیت و الهی بودن انقلاب باعث گردیده بود که همه می توانستند در آن حرکت عظیم گام بردارند، با گذشت زمان چون بعضی ها فقط شور انقلابی داشتند و از مفاهیم اصیل انقلاب آگاهی چندانی نداشتند آرام آرام سست شدند، آنها به این نتیجه می رسیدند که چشم انداز انقلاب با شیر مایه فکری آنها هم خوانی ندارد. با گذشت زمان ماهیت اصلی خود را نشان دادند و از قطار انقلاب پیاده شده و از اعمال گذشته شان پشیمان شدند. در روزنامه و مصاحبه های آنها بخصوص وقتی با دشمنان انقلاب گفتگو می کنند صراحتا از گذشته خودشان پشیمان هستند و قصد دارند به هر شکل عقیده التقاطی خودشان را به گوش ضد انقلابی ها برسانند که ما باشمائیم. این گروه انقلابیان قلابی دگراندیش دائم با خودشان در قالب یک تن با دو شخصیت دوئل می کنند. جالب اینجاست که به حاطر تحریفاتی که انجام می دهند، شخصیت فعلی آنها از شخصیت قبلی شان ضربه می خورند نمره منفی می گیرند. نمونه اینگونه دو شخصیتی ها، اکثر دانشجویان پیرو خط امام هستند که بارها در مجالس ضد انقلابی از اعمال انقلابی گذشته خود اعلام برائت کرده اند.


:: بازدید از این مطلب : 1972
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 27 فروردين 1397

مدعیان لیبرالیسم و دموکراسی که شعار، آزادی و حقوق بشرشان گوش فلک را کر کرده است، بر اساس یک اصل قالب در لیبرالیسم غربی" هدف وسیله را توجیه می کند" با حمله موشکی به سوریه روی چهره بزک کرده حقوق بشری شان اسید پاشیدند. این بی حرمتی به بشر که در وقت اذان صبح و شب مبعث رسول مکرم اسلام (ص) دست شیطان از آستین آمریکا ، انگلیس، فرانسه بیرون می آید و دست به جنایت می زنند، برای مسلمین و مخصوصا ایران اسلامی دارای پیامهایی است که پرداختن به آنها نیاز و ضروری است.درس مهم این رخداد به ایران اسلامی به ویژه دولت محترم است و آن اینکه، در دنیای سیاست منهای اخلاق، قدرت‌ها برای قانون، منطق، دیپلماسی، مذاکره و وعده‌هایی که می‌دهند، پشیزی ارزش قائل نیستند و برای رسیدن به هدف، حاضرند دست به شیطانی‌ترین جنایات بزنند و با سلاح‌های شیمیایی مردم بی‌دفاع را قتل عام و سپس اعلام کنند، به خاطر اخلاق به سوریه حمله کرده‌اند!  اینکه، در چنین دنیای بی‌رحمی، با اقتدار است که کارها پیش می‌رود نه با لبخند و دیپلماسی و دشمن دیپلماسی بدون قدرت و اقتدار را«ضعف» برداشت می‌کند.  اینکه، کسانی که می‌گویند «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌ها است نه موشک‌ها» تا نتیجه بگیرند باید مذاکرات موشکی را هم کلید زد، یا خوش‌خیال و خام‌اندیشند یا به خیانت در میدان دشمن بازی می‌کنند، چرا که امروز، دنیای موشک است و دنیای گفتمان با کشورهایی با مختصات آمریکا، انگلیس و فرانسه تمام شده است.

درس دیگر این عمل خبیث و ناپسند،مي خواهند بگويند اينکه مي گويند فلسفه بعثت پيامبر اسلام (ص) اتمام و تكميل «اخلاق» بوده، ما آن را قبول نداريم، ما به هيچ قاعده اخلاقي و حقوقي اعتقاد نداريم، هر وقت بخواهيم، به هر كجا بخواهيم، حمله مي‌كنيم و هر وقت هم بخواهيم، آتش‌بس مي‌دهيم. با هر كه بخواهيم معاهده مي‌بنديم و هر وقت بخواهيم، همان را  نقض مي‌كنيم. درس بعدی، با چنين دشمني چه بايد كرد؟! تأملات موشكي به ما مي‌گويد از  همان جايي كه ضربه مي‌خوريد، ضربه را، آن هم با موشک هاي نقطه زن وارد كنيد! فيلسوفان سياسي جنگ در ‌آمريكا زماني كه به پايان تاريخ فكر مي كردند و به اين نتيجه رسيدند كه نمي توان گفتمان ليبرال دموكراسي غرب را با گفتگو پيش ببرند، امروزدستان همه آنها روي ماشه موشكي است. كل پارادايم غرب در مواجهه با انقلاب اسلامي و انديشه‌هاي نوراني پيامبر اعظم (ص) پس از شكست مدل‌هاي به روز شده ليبراليسم، امروز محدود به گفتمان موشكي است. هيچ اثر و آثاري از گفتگوي تمدن‌ها ديده نمي‌شود.

و درس بعدی به آنهایی است که غرب را به عنوان "مدینه فاضله" خود انتخاب نموده اند. اولین سئوال از آنها این است چطور از کنار این عمل ضد حقوق بشری می گذرند. آنها به قوانینی که خودشان بعد از جنگ جهانی دوم وضع نموده اند عمل نمی کنند، با کدام تضمین می توان به انها اطمینان نمود؟

درس آخر به مردم مسلمان کشور عزیزمان است، که در انتخابات دقت بیشتری نمایند و گول شعارها را نخورند، به کسانی رای بدهند که از منافع ملی شان تا پای جان به ایستند. از تعداد نمایندگان مجلس 239 نفر این عمل زشت سه کشور را محکوم نمودند، می توان تناسبی بست که در مرکز مدافعان حقوق ملت چند درصد به منافع ملی توجه دارند و جند درصد به منافع حزبی و گروهی.

 

 


:: بازدید از این مطلب : 2196
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : عبدالرضا جودکی
پنج شنبه 16 فروردين 1397

مسئله هسته‌ای را به شکلی که مخالفان ایران می‌خواستند قبول کردیم و زیر بار رفتیم اما دشمنی آمریکا و بهانه‌گیری آنها تمام نشد.

بلومبرگ: برجام علیه ایران است ترامپ چرا باید آن را لغو کند؟!

الی کیک در بلومبرگ نوشت: در شرایط فعلی که هیچ کشور و گروهی به خاطر فشارهای ترامپ مایل به سرمایه‌گذاری در ایران نیست و عملا برجام از اعتبار افتاده بنابراین لغو و خارج شدن از آن اشتباه است وقتی هم‌اکنون به این شکل می‌توان به هدف دست پیدا کرد چرا باید از آن خارج شد و درگیری و تولید هزینه کرد،استراتژی ترامپ جواب داده است.
ترامپ در حال حاضر مشغول آماده کردن سیاست‌های جدید خودش است. او یکی از سخت‌ترین منتقدان برجام یعنی، مایک پومپئو، رئیس سابق سیا را جانشین رکس تیلرسون کرده است. سپس جان بولتون، مشاور جدید امنیتی ملی، که شش‌ماه پیش استراتژی‌ای را برای خروج کامل ایالات متحده از توافقنامه طراحی کرد نیز در کنار او قرار گرفته است.
توافق هسته‌ای امکان سرمایه‌گذاری در ایران و پیشرفت اقتصادی این کشور را فراهم می‌کند هرچند که اکنون با کارشکنی آمریکا برجام این هدف را محقق نساخته، اما هدف اصلی برجام همین بوده است.
با این حال با توجه به شرایط فعلی، خروج از برجام اشتباه است. ایالات متحده و متحدان آن در حال حاضر به بهترین شکل در حال بهره‌برداری از برجام هستند به طوری که ایران به آن پایبند است اما خودشان آن را اجرا نمی‌کنند. بانک‌های اروپایی به کسب و کار در ایران اطمینان ندارند مقامات ایالات متحده گفته‌اند که اروپا از اداره خزانه‌داری بیشتر توضیح می‌خواهد که چه نوع سرمایه‌گذاری این تحریم‌های موجود را نقض نمی‌کند تخفیف‌هایی مانند فروش هواپیمای چند میلیارد دلاری بوئینگ با شک و تردید مواجه شده است.

و اما آنچه باختیم

از آنجا که، برجام توافقی بین ایران و آمریکاست. به معنای آنکه تنها دو اراده در آن نقش داشت. بود و نبود کشورهای دیگر در راستای این دو اراده معنا می یافت و به خودی خود فاقد معنا بود. از یک سو ایران بی سابقه ترین امتیازات هسته ای را در کمال ناباوری تقدیم ایالات متحده کرد. نظیر خارج کردن 11000 سانتریفیوژ نطنز با تمام زیرساخت هایش، تبدیل کردن فردویی که 80 متر زیر زمین بود به یک مرکز تحقیقاتی، خارج کردن همه ذخایر اساسی اورانیوم از کشور و کاهش آنها به 300 کیلوگرم، صرفنظر کردن از تحقیق و توسعه واقعی و نگه داشتن صوری چند پروژه تحقیقاتی، از بین بردن قلب راکتور اراک و بتن ریزی در آن، اخراج کارشناسان هسته ای و همکاران شهید احمدی روشن، محدودیت ابدی در ساخت انواع راکتور  و ده ها تعهد تحقیر آمیز دیگر و از سوی دیگر ایالات متحده کوچکترین حرکتی که بتواند اقتصاد ایران را رونق بخشد نه تنها انجام نداد بلکه هر روز بر تعداد تحریمهای خود اضافه کرد.

روزنامه زنجیره‌ای «سازندگی» در اعترافی دیرهنگام نوشته بود:«امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران.آشکار است که اکنون دیگر توافقی وجود ندارد که اروپایی‌ها بخواهند از آن حمایت کنند. بلکه آنان از محدودیت‌های هسته‌ای ایران حمایت می‌کنند.ایران موبه مو تعهدات هسته‌ای خود را اجرا می‌کند، اما تحریم‌هایی را تحمل می‌کند که به مراتب سخت‌تر از دوره قبل از توافق است و طرف‌های دیگر کاملاً از تعهدات خویش خارج شده‌اند».

 


:: بازدید از این مطلب : 2084
|
امتیاز مطلب : 135
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
نویسنده : عبدالرضا جودکی
سه شنبه 14 فروردين 1397

پسری در کنج خانه برای نوشتن انشاء اش چند بار کلمهعشق را زیر لب تکرار نمود، بی خبر از دختر ۵ ساله ای به او خیره شده است. دختر در سکوت برادرش، از او پرسید: معنی عشق چیست ... برادرش با کمک داشته هایش جواب داد : عشق یعنی تو هر روز شکلات من رو از کوله پشتی مدرسه ام بر میداری . و من هر روز بازهم شکلاتم رو همونجا میگذارم


:: بازدید از این مطلب : 2764
|
امتیاز مطلب : 115
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
نویسنده : عبدالرضا جودکی
سه شنبه 14 فروردين 1397

کلمات، تاثیر شگرفی روی ضمیر ناخودآگاه انسان دارند. ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند هر چه بگوییم خوب یا بد را برایمان خلق می کند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت از کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت استفاده کنیم.

با این که مفهوم کلی عبارت “من بیمار نیستم” مثبت است اما کلمه “بیمار” واژه منفی است. ضمیر ناخودآگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد، بلکه روی کلمات متمرکز می شود. به عنوان مثال در جمله “فراموش نکنی در هنگام برگشتن نان بخری” احتمال فراموشی بیشتر از زمانی است که می گوییم “یادت باشد که هنگام برگشتن نان بخری”، زیرا در حالت اول ناخودآگاه بر روی فراموشی تمرکز می کند و در حالت دوم بر روی به یاد ماندن.

و یا مثلاَ برای آرام شدن یک نفر جمله “آرام باش” بیشتر از جمله “داد نزن” تاثیر دارد و همچنین به کار بردن جملاتی از قبیل “خسته نباشی”، “دستت درد نکند” و… در ناخودآگاه تاثیر منفی می گذارد و باعث افزایش خستگی، درد و… می شود.

وقتی درباره چیزی واژه بد را به کار می بریم باید بدانیم در جهان چیز منفی و بدی وجود ندارد. وقتی چیزی بد تلقی می شود، در واقع به ما خبر نبودن خوبی می دهد. پس چه بهتر است که به جای بد بگوییم ناخوب. هر گاه ذهنتان را از امواج منفی (افکار، کلام، عادات و… ) تخلیه کنید آنگاه شاهد هجوم شادی و آرامش خواهید بود.

به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت

به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده

به جای بد نیستم؛ بگوییم :‌ خوب هستم

به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه

به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود

به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی

به جای ببخشید که مزاحمتان شدم؛ بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

به جای گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود

به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟

به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما

به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه

به جای فقیر هستم؛‌ بگوییم : ثروت کمی دارم

به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست

به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم

به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود

به جای مسئله ربطی به تو ندارد؛ بگوییم : مسئله را خودم حل می‌کنم

به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم

به جای زشت است؛ بگوییم :‌ قشنگ نیست

به جای چرا اذیت می‌کنی؛ بگوییم :‌ با این کار چه لذتی می‌بری

به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم

به جای متنفرم؛ بگوییم : دوست ندارم

به جای دشوار است؛ بگوییم : آسان نیست

به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر می‌آیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟

بگوییم: سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم، همیشه در قلب من هستی …

 


:: بازدید از این مطلب : 1130
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 13 فروردين 1397

در نگاه کسی که درکی از پرواز ندارد

هرچه اوج بگیری کوچکتر می شوی

 

  

مثل آئینه مشو محو جمال دگران

از دل و دیده فرو شوی خیال دگران

آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز

آشیانی که نهادی به نهال دگران

در جهان بال و پر خویش گشودن آموز

که پریدن نتوان با پر و بال دگران

مرد آزادم و آن گونه غیورم که مرا

می توان کشت بیک جام زلال دگران

 ایکه نزدیک تر از جانی و پنهان ز نگه 

هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران

(اقبال لاهوری) 


:: بازدید از این مطلب : 1071
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : عبدالرضا جودکی
یک شنبه 12 فروردين 1397

یادداشت نبویان:

انتظاری جز این از تاج‌زاده نیست!

نبویان خطاب به تاج‌زاده نوشت: قانون اساسی دست رئیس جمهور را باز گذاشته اما تداوم تحریم ها و واردات کود انسانی نتیجه ورود دولت روحانی به حوزه های هسته ای و اقتصادی بوده است!.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام سید محمود نبویان، نماینده سابق مردم تهران در مجلس در واکنش به توئیت اخیر تاج‌زاده مبنی بر لزوم اتخاذ برجام منطقه‌ای از سوی ایران و اجازه به دولت برای انجام این کار، ضمن اشاره به برخی از نتایج توافق هسته‌ای، حاصل کوتاه آمدن از سیاست های موشکی و منطقه ای جمهوری اسلامی را ذلت ملت ایران در مقابل دشمنان عنوان کرد.

متن یادداشت نبویان به شرح زیر است:

از اصلاح‌طلبی نقل شده که رهبری باید دست دولت را برای مذاکره در مورد منطقه باز بگذارد؛ در این مورد چند نکته قابل ذکر است:

1_ تقریبا تمام ابعاد مهم کشور دست دولت یعنی جناب روحانی است. برای نمونه کل پول مملکت که با فروش نفت -از سوی وزارت نفت_ و گرفتن مالیات_از سوی وزارت اقتصاد_ تامین می شود در اختیار جناب روحانی است، به طوری که بودجه همه ارکان کشور را او و دولتش تعیین می‌کنند. به هرکس هرچه بخواهند تخصیص می دهند. علیرغم اینکه برای مرکزی فلان مقدار بودجه از سوی مجلس تصویب می‌شود اما دولت براساس گرایشات خودش و به بهانه های گوناگون از دادن آن سرباز می زند. دانشگاه‌ها دست دولت است. آموزش و پرورش در اختیار دولت است. وزارت کشور با تمام استانداران و فرمانداران و بخشداران و دهیاران دست دولت است. وزارت خارجه با تمام سفرا در اختیار دولت است.  صنایع کشور در اختیار دولت است. بخش جدی فرهنگ کشور دست دولت است و ... . بنابراین به یک معنا کشور دست دولت است و قانون اساسی نیز دست رئیس جمهور را باز گذاشته است و برای همین است که آقای روحانی بدون اعتنا به دیگران در کشور فعال مایشاء شده است.

 

2_ متاسفانه تقریبا هر موردی که دولت اقای روحانی دخالت کرده است جز زیان و ضرر برای ملت ثمره دیگری نداشته است. برای نمونه دست دولت در مذاکرت باز گذاشته شد و نتیجه اش امضای متن آماده شده از سوی آمریکا به عنوان برجام شد و ملت ایران تقریبا تمام منافع هسته‌ای خود را از دست داده یعنی فردو تعطیل شده و اراک بتن ریزی شده و استفاده از نسل های بالاتر از نسل یک سانتریفیوژها ممنوع شده و کارخانه تولید هر نوع سانتریفیوژ تعطیل شده است و تولید بالاتر از سه و شصت و هفت درصد ممنوع شده است. همچنین نگهداری بیست درصد تولید شده به طور کامل ممنوع شده است و نیز نگهداری سه و نیم تا پنج درصد تولید شده جز سیصدکیلو ممنوع شده است و نظارتها آنلاین شده است و ... در مقابل هیچ تحریمی برداشته نشده است بلکه بیش از شصت مورد تحریم جدید وضع شده و منتظر وضع تحریمهای جدید نیز هستیم.

3_ دست دولت در مسایل اقتصادی کاملا باز است و حاصل دخالت دولت در مسایل اقتصادی به خاک سیاه نشستن مردم شده است کارخانه ها به سرعت در حال تعطیلی هستند و واردات گسترده حتی کود انسانی و ... در حال افزایش است، بر تعداد بیکاران هر ماه افزوده میشود، اجناس مورد نیاز مردم در حال گران شدن، دلار به بالاتر از پنج هزارتومان رسیده، ارزش پول ملی به کمترین مقدارش رسیده، از سوی دیگر حقوق های نجومی و اختلاس های کلان توسط دولتی ها در حال انجام است و اشرافی مسلکی و سرمایه های هزاران ملیاردی در حال حفظ و تامین است و ...

4_ البته برای جناب تاج‌زاده مسایل فوق و مشکلات مردم اهمیتی ندارد و از کسی که جلوی قانون کشور و نیز رای مردم ایستاده و از بانیان کودتای سال 78 و نیز 88 است و اخیرا برای دختر فریب خورده‌ای برای کشف حجابش پول می‌فرستد و به سخن دیگر کسی که اسلام را قبول ندارد و نیز قانون کشور و رای مردم را فقط در صورتی که به نفعش باشد مى پدیرد جز این انتظاری نمی‌رود.

5- حاصل سخن تاجزاده ادامه تسلیم و ذلت ملت ایران در مقابل دشمنانش است. به گونه ای که امروزه کشور حقیر عربستان و کشورهای کوچک منطقه ایران را تهدید به جنگ میکنند. راستی اگر موشک نداشته باشیم علاوه بر امریکا و اسرائیل کشور عربستان به ایران حمله نمیکند؟ مگر عربستان به یمن حمله نکرده است؟ امنیت ایران محصول اقتدار و تلاش فرزندان بزرگ این ملت مانند سردار سلیمانی است یا افکار حقیرانه و ذلت آمیز امثال ایشان؟


:: بازدید از این مطلب : 1115
|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
نویسنده : عبدالرضا جودکی
شنبه 11 فروردين 1397

واکنش سیدمحمد حسینی به توئیت آشنا

مقایسه مهدی جهانگیری با برادر بنده کم‌لطفی در حق سرمایه‌دار بزرگی چون جهانگیری است

خبرگزاری فارس: مقایسه مهدی جهانگیری با برادر بنده کم‌لطفی در حق سرمایه‌دار بزرگی چون جهانگیری است

سیدمحمد حسینی در واکنش به توئیت حسام آشنا نوشت: ای کاش مشاور محترم رئیس جمهور و رئیس مرکز استراتژیک در بکارگیری تعابیر، دقت و احتیاط بیشتری به خرج می داد که منجر به مثل معروف از قیاسش خنده آمد خلق را نشود.

 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس در پی انتشار توئیت حسام‌الدین آشنا مبنی بر مقایسه نسبت اسحاق جهانگیری و برادرش با نسبت برادران حسینی (سیدمحمد و سیدحمید)، سیدمحمد حسینی وزیر اسبق ارشاد یادداشت کوتاهی را با نام «حاشیه‌ای بر یک تشابه ناهمگون» برای فارس ارسال داشته که در ادامه آمده است:

«بعد از مشاهده تشبیه بنده و برادرم با آقایان اسحاق و مهدی جهانگیری توسط دوست آشنایم که معلوم نیست با هدف تطهیر چه کسی و یا به حاشیه بردن چه سوژه‌ای صورت گرفته، لازم دانستم تعلیقیه‌ای کوتاه براین "قیاس مع الفارق" داشته باشم، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل: 
1-نگاه سیاسی بنده و اخوی اصلاح طلبم (ازنوع خوش خیم) کاملا متفاوت است در حالیکه اخوان جهانگیری هر دو از قدیم الایام مشهور به اصلاحاتی بودند البته مهدی جهانگیری در مقطعی همکار مشایی بوده که خط و خطوط او هم در هاله‌ای از ابهام هست!
2-قبل از حضور بنده به عنوان یک فعال سیاسی و فرهنگی در مجلس پنجم و بعدها در دولت، حاج سید حمید به عنوان یک کارشناس، صاحب نظر و فعال در حوزه بازرگانی مطرح و بی نیاز از حمایت بنده بود، من هم این روحیه را نداشتم که دین خود را به دنیای اطرافیان بفروشم. همچنین برادرم جز سابقه یک دوره فعالیت در جهاد سازندگی، هیچ وقت کارمند یا مدیر دولتی نبوده، در حالیکه مهدی جهانگیری حداقل تا سال 88 مدیر دولتی بوده و علی الظاهر با بهره‌گیری از موقعیت خود و برادر ارشد، مدارج کسب سرمایه نجومی را جهشی پشت سر گذاشته و برتر از مغزها و نوابغ تجاری جهان راه ترقی چند ده ساله را در مدتی بسیار کوتاه طی کرده است و با این حمایتها در اتاق بازرگانی هم موقعیتی ممتاز یافته است.
3-الحمدلله تاکنون جرم و یا اتهامی متوجه برادر بنده نشده ولی مهدی جهانگیری مدتی به اتهام فساد اقتصادی در زندان کرمان و تهران بسر برده و اخیرا با وثیقه بی سابقه هزار میلیارد تومانی آزاد شده و اینک در انتظار حکم نهایی دادگاه است، لذا مقایسه وی با برادر بنده، اجحاف درحق سیدحمید است، و از نظر ثروت  هم قیاس این دو نفر کم لطفی در حق سرمایه‌دار بزرگی چون جهانگیری است!
4-شان معاون اول را که ید طولایی در فعالیتهای تجاری و اقتصادی داشته اجل از آن می دانم که با حقیر یک لاقبا از نظر مالی مقایسه شود که تمرکزم بر کار علمی، فرهنگی و سیاسی است و حتی از دور هم دستی برآتش فعالیتهای انتفاعی نداشته و ندارم. پس مناسب بود برمبنای پیشنهادها و اظهارنظرهای ذیل توئیت عمل می‌شد و این تشابه با آقای روحانی و فریدون صورت می گرفت تا اندکی هم ترازی رعایت شود.
وهکذا!
ای کاش مشاور محترم رئیس جمهور و رئیس مرکز استراتژیک در بکارگیری تعابیر، دقت و احتیاط بیشتری به خرج می داد که منجر به مثل معروف: "از قیاسش خنده آمد خلق را" نشود. وله الحمد.»


:: بازدید از این مطلب : 987
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید